معجزه ای دیگر از امام علی (ع) : خطبه ی بدون نقطه

از حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام خطبه اى ((بدون نقطه )) را نقل کرد که بیش از پیش توجّه بلغاى عرب و ادباى نامى اسلامى را به خود جلب کرد.
ابن شهر آشوب در مناقب و کلینى و ابن بابویه باسناد خود از حضرت رضا علیه السلام روایت مى کنند که اصحاب رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم اطراف امام على علیه السلام را گرفته بودند و از هر دَرى سخنى مى راندند امیرالمؤ منین على علیه السلام برپاخاست و به صورت ناگهانى خطبه بى نقطه زیر را ایراد کرد.
از خطبه بى نقطه یکى کوتاه است مانند:


خطبه بدون نقطه


اَلْحَمْدُ لِلّهِ الْمَلِکِ الْمَحْمودِ الْمالِکِ الْوَدودِ، مُصَوِّرِ کُلِّ مَوْلودٍ وَ مَآلِ کُلِّ مَطْرودٍ.

ساطِحِ الْمِهادِ وَ مُوَطِّدِ الْاَطْوادِ وَ مُرْسِلِ الْاَمْطارِ وَ مُسَهِّلِ الْاَوْطارِ، عالِمِ الْاَسْرارِ وَ مُدْرِکِها وَ مُدَمِّرِ الاَمْلاکِ وَ مُهْلِکِها وَ مُکَوِّرِ الدُّهورِ وَ مُکَرِّرِها وَ مُورِدِ الْاُمورِ وَ مُصْدِرِها، عَمَّ سَماحُهُ وَ کَمُلَ رُکامُهُ وَ هَمَلَ وَ طاوَعَ السُّؤالَ وَ الْاَمَلَ وَ اَوْسَعَ الرَّمَلَ وَ اَرْمَلَ.

اَحمَدُهُ حَمْداً مَمْدوداً مَداهُ وَ اُوَحِّدُهُ کَما وَحَّدَ الاَوّاهُ، وَ هُوَ اللهُ لا اِلهَ لِلاُمَمِ سِواهُ وَ لا صادِعَ لِما عَدَّلَهُ وَ سَوّاهُ.

اَرْسَلَ مُحَمَّداً عَلَماً لِلْاِسْلامِ وَ اِماماً لِلْحُکّامِ، مُسَدِّداً لِلرَّعاعِ وَ مُعَطِّلَ اَحْکامِ وَدٍّ وَ سُواعٍ، اَعْلَمَ وَ عَلَّمَ وَ حَکَمَ وَ اَحْکَمَ وَ اَصَّلَ الْاُصولَ وَ مَهَّدَ وَ اَکَّدَ الوُعودَ وَ اَوْعَدَ، اَوْصَلَ اللهَ لَهَ الاِکْرامَ وَ اَوْدَعَ روحَهَ السَّلامَ وَ رَحِمَ آلَهُ وَ اَهْلَهُ الْکِرامَ، مالَمَعَ رِئآلٌ وَ مَلَعَ رالٌ وَ طَلَعَ هِلالَ وَ سُمِعَ اِهْلالٌ.

اِعْمَلوا -رَعاکُمُ اللهُ- اَصْلَحَ الْاَعْمالِ وَ اسْلُکوا مَسالِکَ الْحَلالِ وَ اطرَحوا الْحَرامَ وَ دَعوهُ وَ اسمَعوا اَمرَ اللهِ وَ عوهُ وَ صِلوا الْاَرْحامَ وَ راعوها وَ عاصوا الْاَهْواءَ وَ اَردَعوها وَ صاهِروا اَهْلَ الصَّلاحِ وَ الْوَرَعِ وَ صارِموا رَهْطَ اللَّهْوِ وَ الطَّمَعِ وَ مُصاهِرُکُمْ اَطْهَرُ الْاَحْرارِ مولِداً وَ اَسْراهُمْ سؤدُداً وَ اَحْلاهُمْ مَورِداً وَ ها؛ هُوَ اَمَّکُمْ وَ حَلَّ حَرَمَکُمْ مُملِکاً عَروسَکُم المُکَرَّمَةَ وَ ماهَرَ لَها کَما مَهَرَ رَسولُ اللهِ اُمَّ سَلَمَةَ وَ هُوَ اَکْرَمُ صِهْرٍ اَوْدَعَ الْاَوْلادَ وَ مَلَکَ ما اَرادَ وَ ما سَها مُمَلِّکُهُ وَ لا وَهِمَ وَ لا وُکِسَ مُلاحِمُهُ وَ لا وُصِمَ. اَسْئَلُ اللهَ لَکُم اِحمادَ وِصالِهِ وَ دَوامَ اِسْعادِهِ وَ اَلْهَمَ کُلّاً اِصْلاحَ حالِهِ وَ الْاِعْدادَ لِمَآلِهِ وَ مَعادِهِ، وَ لَهُ الْحَمْدُ السَّرْمَدُ وَ الْمَدْحُ لِرَسولِهِ اَحْمَدَ.


ترجمه خطبه


سپاس از آن خداوندی است که پادشاهی ستوده و مالکی پر مهر، صورت گر هر مولود و پناهگاه هر مطرودی است. گستراننده بستر زمین و استوار کننده کوهها و فروفرستنده بارانها و آسان کننده نیازها (و آرزوها) است.

دانا و آگاه به همه رازها و درهم کوبنده پادشاهان و نابودکننده آنهاست. در هم پیچنده (:و پایان بخش) روزگاران و برگرداننده آنهاست. اوست که هر چیز را وارد دَور می نماید و از دور خارجش می گرداند. عطایش همه چیز را فراگرفته و ابرِ سخایش کمال یافته و فروباریده و خواسته ها و آرزو(های بندگان) را برآورده است. و (به حکمتش) ریگزارها را گسترد و به ریگ آراست.

ستایش می کنم او را، ستایشی که امتدادش بلند (:و بی انتها) است؛ و یگانه اش می شمارم بدان گونه که (پیامبرِ) پر تضرّع و ابتهال یگانه اش می شمرد. و اوست خداوندی که امّتها را خدائی جز او نیست. آنچه که او استوار و مرتّب نمود کسی نیست که درهم ریزد.

محمّد را – به عنوان نشانه هدایت اسلام و پیشوای زمام داران (:و پیشوایان)، و اصلاح گر توده ها و تعطیل کننده احکام (:و رسوم بتهایی چون) وَدّ و سُواع – فرستاد. او (نیز تعالیم رسالت را) ابلاغ نمود و تعلیم فرمود (هر حکمی که لازم به بیان بود بدان) حکم نمود و (مبانی را) محکم ساخت؛ و اصول اساسی را پایه گذارد و زمینها(ی عملی اش را) مهیّا ساخت، و بر وعده ها(ی بشارت) تأکید ورزید و انذار و بیم داد.

خداوند اِکرام (خویش) را برای او پیوسته سازد و سلام (:و درود) را ملازم روانش گرداند، و آل و اهل بیت بزرگوارش را رحمت عطا کند، تا وقتی که کواکب می درخشد و بچه شتر مرغ می دود و ماه طلوع می کند و بانگی به گوش می رسد.

خداوند حفظتان کند. شایسته ترین اعمال را انجام دهید، و به مسیرهای حلال روید، و حرام را کنار افکنید و ترک گویید، به فرمان خدا گوش فرا دهید آن را به خاطر بسپارید و پیوند با خویشان را محکم نمایید، و مراعاتشان نمایید، و با هوسها مخالفت ورزید، و آنها را از خود دور کنید.

با اهل درستی و تقوا وصلت نمایید و از اهل لهو و آز ببُرید. این کسی که در پی وصلت با شماست از پاکزاده ترین آزادگان و شریفترین آنان، و شیرین (:و محبوبترین) آنان در (تبار و) خواست گاه.

آگاه باشید؛ که او اینک آهنگ شما را نموده، به حریم شما وارد گشته تا عروس گرامی (از تبار) شما را بگیرد و مهریّه اش را همان مهری قرار می دهد که رسول خدا، برای (همسرش) امّ سلمه قرار داده است، با اینکه این بزرگوار یهترین دامادی بود که فرزندانی را به ودیعه نهاد و آنچه را که خواست بدست آورد (و کسی از وصلتش امتناع نمی کرد). و هر که به او همسر داد، دچار سهو و اشتباه نشد و بر آن که با او پیوند نمود خرده ای گرفته نشد و خسارتی ندید.

از خداوند برایتان مسئلت می کنم که پیوندتان را ستوده گرداند و امدادش را به شما مداوم کند و به هر یک را آن چه مایه صلاح کار و آمادگی برای سرانجام و معادِ اوست الهام نماید.

و ستایش همیشگی مخصوص آن ذات (یکتا)ست و مدح و ثنا از آنِ رسول او احمد.



و دیگرى طولانى است مانند:

«الحَمدُ لِلّهِ أهلِ الحَمدِ وَ أحلاهُ، وَ أسعَدُ الحَمدِ وَ أسراهُ، وَ أکرَمُ الحَمدِ وَ أولاهُ.

الواحدُ الاحدُ الأحَدُ الصَّمَدُ، لا والِدَ لَهُ وَ لا وَلَدَ.

سَلَّطَ المُلوکَ وَ أعداها، وَ أهلَکَ العُداةَ وَ أدحاها، وَ أوصَلَ المَکارِمَ وَ أسراها، وَ سَمَکَ السَّماءَ وَ عَلّاها، وَ سَطَحَ المِهادَ وَ طَحاها، وَ وَطَّدَها وَ دَحاها، وَ مَدَّها وَ سَوّاها، وَ مَهَّدَها وَ وَطّاها، وَ أعطاکُم ماءَها وَ مَرعاها، وَ أحکَمَ عَدَدَ الاُمَمِ وَ أحصاها، وَ عَدَّلَ الأعلامَ وَ أرساها.

الاِلاهُ الأوَّلُ لا مُعادِلَ لَهُ، وَلا رادَّ لِحُکمِهِ، لا إلهَ إلّا هُوَ، المَلِکُ السَّلام، المُصَوِّرُ العَلامُ، الحاکِمُ الوَدودُ، المُطَهِّرُ الطّاهِرُ، المَحمودُ أمرُهُ، المَعمورُ حَرَمُهُ، المَأمولُ کَرَمُهُ.

عَلَّمَکُم کَلامَهُ، وَ أراکُم أعلامَهُ، وَ حَصَّلَ لَکُم أحکامَهُ، وَ حَلَّلَ حَلالَهُ، وَ حَرَّمَ حَرامَهُ.

وَ حَمَّلَ مُحَمَّداً (صَلَّ اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) الرِّسالَةَ، وَ رَسولَهُ المُکَرَّمَ المُسَدَّدَ، ألطُّهرَ المُطَهَّرَ.

أسعَدَ اللهُ الاُمَّةَ لِعُلُوِّ مَحَلِّهِ، وَ سُمُوِّ سُؤدُدِهِ، وَ سَدادِ أمرِهِ، وَ کَمالِ مُرادِهِ. أطهَرُ وُلدِ آدَمَ مَولوداً، وَ أسطَعُهُم سُعوداً، وَ أطوَلُهُم عَموداً، وَ أرواهُم عوداً، وَ أصَحُّهُم عُهوداً، وَ أکرَمُهُم مُرداً وَ کُهولاً.

صَلاةُ اللهِ لَهُ لِآلِهِ الأطهارِ مُسَلَّمَةً مُکَرَّرَةً مَعدودَةً، وَ لِآلِ وُدِّهِمُ الکِرامِ مُحَصَّلَةً مُرَدَّدَةً ما دامَ لِالسَّماءِ أمرٌ مَرسومٌ وَ حَدٌّ مَعلومٌ.

أرسَلَهُ رَحمَةً لَکُم، وَ طَهارَةً لِأعمالِکُم، وَ هُدوءَ دارِکُم وَ دُحورَ، عارِکُم وَ صَلاحَ أحوالِکُم، وَ طاعَةً لِلّهِ وَ رُسُلِهِ، وَ عِصمَةً لَکُم وَ رَحمَةً.

اِسمَعوا لَهُ وَ راعوا أمرَهُ، حَلِّلوا ما حَلَّلَ، وَ حَرِّموا ما حَرَّمَ، وَ اعمِدوا – رَحِمَکُمُ اللهُ – لِدَوامِ العَمَلِ، وَ ادحَروا الحِرصَ، وَ اعدِموا الکَسَلَ، وَ ادروا السَّلامَةَ وَ حِراسَةَ مُلکِ وَ رَوعَها، وَ هَلَعَ الصُّدورِ وَ حُلولَ کَلِّها وَ هَمِّها.

هَلَکَ وَ اللهِ أهلُ الاِصرارِ، وَ ما وَلَدَ والِدٌ لِلاِسرارِ، کَم مُؤَمِّلٍ أمَّلَ ما أهلَکَهُ، وَ کَم مالٍ وَ سِلاحٍ أعَدَّ صارَ لِلأعداءِ عُدَّةً وَ عُمدَةً.

اَللّهُمَّ لَکَ الحَمدُ وَ دَوامُهُ، وَ المُلکُ وَ کَمالُهُ، لااِلهَ إلّا هُوَ، وَسِعَ کُلَّ حِلمٍ حِلمُهُ، وَ سَدَّدَ کُلُّ حُکمٍ حُکمُهُ، وَ حَدَرَ کُلَّ عِلمٍ عِلمُهُ.

عَصَمَکُمُ وَ لَوّاکُم، وَ دَوامَ السَّلامَةِ أولاکُم، وَ لِلطّاعَةِ سَدَّدَکُم، وَ لِلاِسلامِ هَداکُم، وَ رَحِمَکُم وَ سَمِعَ دُعاءَکُم، وَ طَهَّرَ أعمالَکُم، وَ أصلَحَ أحوالَکُم.

وَ أسألُهُ لَکُم دَوامَ السَّلامَةِ، وَ کَمالَ السَّعادَةِ، وَ الآلاءَ الدّارَةَ، وَ الاَحوالَ السّارَّةَ، وَ الحَمدُ لِلّهِ وَحدَهُ.
.» (1)


(لازم به تذکر است نقطه‏هایى که بر روى‏هاى گرد«ة‏»مى‏آید،چون در حال‏«وقف‏»خوانده نمى‏شود،لذا حرف نقطه‏دار محسوب نمى‏گردد.)

این خطبه نیز از مراتب علمى و فکرى مولاى متقیان حکایت دارد،که بدون تامل،پس از صحبت اصحاب به ایراد آن پرداخته،و در مورد توحید و نبوت و صفات الهى،و سنت و سیره رسول خدا صلى الله علیه و آله مى‏باشد،و جامعه اسلامى را به تبعیت از آن حضرت و خود سازى دعوت مى‏فرمایند.


ترجمه خطبه بى نقطه

((حمد و ستایش پروردگار پسندیده و داور محبوب مالک هر مولود و راهنماى هر گم شده ستایش هموار کننده صحراها و آرام دهنده کوه ها و روان کننده آب و بارانها و آسان کننده ، مشکلات و مرادها.
ستایش کسى را که عالم اسرار غیب است کلى و مرور دهنده روزگار و دانش تجدید کننده امور به شب و روز و دارنده زمان و مصادر آن . کسى که سفره عامش همیشه گسترده است و خوان نعمت و کمالش همواره پهن و آماده است
آن کسى که به سائل و غیر سائل ببخشد و مرادها بر آورد، آنکس که صحراها را وسعت داد و سنگریزه ها را فرش ‍زمین ساخت - ستایش پروردگارى را که بى نظیر و واحد است و پیغمبرش نیز فرمود خدائى نیست جز او و او پروردگارى است که براى همه امّت ها و ملّت ها یکسان است . آن که پیامبران را فرستاد تا آنکه سلسله نبوّت به محمد صلى الله علیه و آله و سلم رسید او را شاخص اسلام قرار داد و پیشواى دین و یاور احکام تا در راه صلاح بشر بکوشد و استوار و پایدار بماند
آن پیغمبر بود که مرا معرفى کرد و به علم و حکم و قضاوت او بود که مى دانست و اعلام کرد و قضاوت نمود و محکم ساخت و اساس دین را پایدار نمود و تاءکید کرد در وفاى به عهد -
شما را وعده سرورى داد و گرامى بدین داشت و اسلام را در میان شما به امانت گذاشت -
درود و رحمت بر او و اهل بیت و عترت او باد تا ما دامى که خورشید نور دارد و ماه تابش مى کند، تا باد مى وزد و آب روان است .
رحمت به روح پاک محمّد صلى الله علیه و آله و سلم و دودمانش
اى مردم خداوند شما را رعایت فرمود و اعمال صالح شما را قبول کرد و به شما وعده اجر فراوان داد، اینک به راه و روش حلال بروید و حرام را واگذارید، امر خدا را بشنوید، و عمل کنید، و صله رحم نمائید، و بدانید که اعمال شما عکس العملى دارد. تقوى پیشه کنید و از لهو ولعب و حرص و آز و طمع بهراسید.
همه با هم به عمل صالح روى بیاورید و پاک سرشت و بى آزار باشید.
شما با هم آنچنان باشید که گویا همه داماد یکدیگرید و در خانه هم عروسى دارید و رشته الفت شما پیوسته است
شما دخترها را بکابین و مهر رسولخدا و ام سلمه مهر بندید (500 درهم ) که بهترین اولاد را آورید.
من از خداوند مسئلت مى کنم که همه را کردار پسندیده دهد و اصلاح فرماید و مال شما را زیاد کند و اعمال شما را براى آخرت ذخیره فرماید، ستایش مى کنم پروردگار مقتدر را و مدح بى حد بر رسول گرامى اسلام که دین او جاودانه باد)).




پی نوشت :
========
نهج السعادة فى مستدرک نهج البلاغه ج 1 ص 100 تا 103 خ 21،بحار الانوار ج 9 ط قدیم به نقل از سفینة البحار ج 1 ص 397،تاریخ عماد زاده ج امیر المؤمنین ص 438


معماهای دعا

معماهای دعا


1. کتاب شریف مفاتیح‌الجنان توسط چه کسی و در چه سالی جمع‌آوری شده‌است؟
مفاتیح‌الجنان توسط خاتم ‌المحدثین حاج شیخ عباس قمی(ره) در سال 1344 هـ.ق جمع‌آوری شده است.
2. نام 5 کتاب دعای معتبر شیعی چیست؟
کتب دعا که توسط علمای شیعه جمع‌آوری شده زیاد است که از جمله عبارتند از: مفاتیح الجنان، مصباح المتهجد، زاد المعاد، بلد الامین، مهج الدعوات و ... .
3. برای استجابت دعا توصیه شده که ابتدا و انتهای دعا چه ذکری بیان شود؟
برای استجابت دعاها توصیه شده که شروع و پایان دعا با صلوات بر محمد و آل محمد باشد.
4. در روایات معصومین(علیهم‌السلام) اسلحه مؤمن چه چیزی بیان شده است؟
در روایات معصومین(علیهم السلام) اسلحة مؤمن، دعا بیان شده است (الدعا سلاح المؤمن).
5. دعاهایی که بعد از نمازها خوانده می‌شود اصطلاحاً چه نام دارد؟
5. دعاهایی که بعد از نمازها خوانده می‌شود، اصطلاحاً تعقیبات نماز نامیده می‌شوند.
6. نام چند مورد از بزرگترین دعاهای مفاتیح‌الجنان چیست؟
اسامی چند مورد از بزرگترین دعاهای مفاتیح الجنان عبارتند از: جوشن کبیر، جوشن صغیر، ابوحمزه ثمالی، عرفه، کمیل، مجیر، ندبه و ... .
7. اسامی مناجات خمس‌عشر چیست؟
اسامی مناجات خمس عشر عبارتند از: مناجات التائبین، مناجات الشاکین، مناجات الخائفین، مناجات الراجین، مناجات الراغبین، مناجات الشاکرین، مناجات المطیعین، مناجات المریدین، مناجات المحبّین، مناجات المتوسلین، مناجات المفتقرین، مناجات الصادقین، مناجات الذاکرین، مناجات المعتصمین، مناجات الزاهدین.
8. قرآن بر سر گرفتن و خواندن دعای واحد آن جزء اعمال چه شبهایی است؟
عمل مستحبی قرآن برسرگرفتن، جزء اعمال در شبهای قدر است.
9. ماههایی که بیشترین اعمال خاص مستحبی دارند چه ماههایی هستند؟
مـاههایی کـه بیـشترین اعمال خاص مستحبی در آنها بیان شده است، ماه رجب ماه شعبان و ماه رمضان هستند.
10. اولین دعا در قرآن کریم در کدام سوره قرار دارد؟
اولین دعا در قرآن کریم از زبان حضرت ابراهیم(ع) و در آیة 126 سوره بقره قرار دارد.
11. بیشترین دعا در قرآن کریم در کدام سوره‌ها قرار دارد؟
بیشترین دعاها در قرآن، در سوره‌های آل عمران و مؤمنون است.
12. دعای مجیر مروی از چه کسی است؟
دعای مجیر مروی از پیامبر اکرم(ص) می‌باشد.
13. دعای جوشن کبیر و جوشن صغیر از طرف کدامیک از معصومین(علیهم‌السلام) وارد شده است؟
دعای جوشن کبیر را امام سجاد(ع) می‌فرماید که منقول از پیامبر اکرم(ص) است و جبرئیل آنرا به پیامبر تعلیم فرموده است و دعای جوشن صغیر منقول از امام کاظم(ع) است.
14. دعای ابو حمزه ثمالی از طرف کدامیک از معصومین(ع) وارد شده و ابو حمزه ثمالی کیست؟
دعای ابو حمزه ثمالی از طرف امام سجاد(ع) صادر شده و ابوحمزه ثمالی از اصحاب امام سجاد(ع) است.
15. دعای صباح منسوب به کدام یک از معصومین(ع)است؟
دعای صباح منسوب به حضرت علی(ع) می‌باشد.
16. دعای مشلول از طرف کدامیک از معصومین(ع) وارد شده است؟
دعای مشلول از حضرت علی(ع) وارد شده است.
17. مناجات خمس‌عشر منسوب به کدامیک از معصومین(ع) است؟
مناجات خمس عشره منسوب به امام سجاد(ع) است.
18. خواندن کدام دعای مفاتیح الجنان برای نجات از دشمن و روزی فراوان و آموزش گناهان مفید است؟
خواندن دعای کمیل برای نجات از دشمن و روزی فراوان و آمرزش گناهان مفید است.
19. دعایی که خدا بر خواننده آن برای کلمه‌اش هزار پاداش عطا نموده و هزار گناه از او محو می‌کند چه نام دارد؟
خداوند بر خواننده دعای عهد برای هر کلمه‌اش هزار پاداش عطا نموده و هزار گناه از او محو می‌کند.
20. حرز حضرت فاطمه(سلام‌الله علیها) برای چه اموری مطلوب است؟
حرز حضرت فاطمه(س) برای خلاص شدن از زندان و بند و برای رهائی از تب مفید است.
21. پاداش کسیکه دعای جوشن کبیر را سه مرتبه در ماه مبارک رمضان بخواند چیست؟
کسیکه دعای جوشن کبیر را سه مرتبه در ماه رمضان بخواند حقتعالی آتش جهنم را بر جسد او حرام نموده و بهشت را بر او واجب فرماید.
22. بهترین شبها برای دعا کردن چه شبی است؟
بهترین شبها برای دعا کردن، شبهای جمعه می‌باشد.
23. بهترین وقت برای خواندن دعای عشرات چه هنگامی است؟
بهترین وقت برای خواندن دعای عشرات، عصر جمعه است.
24. افضل اوقات برای خواندن دعای کمیل چه شبهائی است؟
افضل اوقات برای خواندن دعای کمیل، شب جمعه و شب نیمه شعبان است.
25. دعایی که مستحب است در ساعات آخر روز جمعه خوانده شود چه نام دارد؟
دعای سمات مستحب است که در ساعات آخر روز جمعه خوانده شود.
26. خواندن دعای ندبه در چه ایامی استحباب دارد؟
خواندن دعای ندبه در چهار عید فطر، قربان، غدیر، جمعه استحباب دارد.
27. دعایی که مستحب است در شبهای چهارشنبه خوانده شود چه نام دارد؟
دعای توسل مستحب است که در شبهای چهارشنبه خوانده شود.
28. دعای معروفی که هر صبح برای امام زمان(عج) خوانده می‌شود چه نام دارد؟
دعای معروفی که هر روز بعد از نماز صبح برای امام زمان(عج) خوانده می‌شود دعای عهد نام دارد.
29. خواندن دعای مباهله در چه روزی سفارش شده است؟
خواندن دعای مباهله در روز مباهله سفارش شده است.
30. آیه «الحمد لله رب العالمین» چند مرتبه در دعای شریف ندبه تکرار شده است؟
آیه «الحمد لله رب العالمین» 2 مرتبه در دعای ندبه تکرار شده است.
31. آیات «لم یلد و لم یولد ن ولم یکن له کفواً احد» در کدامیک از دعاها آمده است؟
آیات «لم یلد و لم یولد، و لم یکن له کفواً احد» در دعای عرفه آمده است.
32. حدیث معروف «من کنت مولاه فعلی مولاه» در کدامیک از ادعیه مشهور بیان شده است؟
حدیث «من کنت مولاه فعلی مولاه»‌ در دعای ندبه بیان شده است.
33. حدیث «انا مدینة العلم و علی بابها» در کدامیک از ادعیه بیان شده است؟
حدیث «أنا مدینه العلم و علی بابها» در دعای ندبه آمده است.
34. جمله «بقیة الله» در دعای ندبه چند بار تکرار شده است؟
جمله «بقیه الله» در دعای ندبه یک بار آمده است.
35. جمله «غیاث المستغیثین» در دعای شریف کمیل چند بار تکرار شده است؟
جمله « غیاث المستغیثین» در دعای کمیل یک بار بیان شده است.
36. در کدامیک از دعاها 16 مرتبه صلوات بر محمد و آل محمد(ص)‌ تکرار شده است؟
در دعای مکام الاخلاق 16 مرتبه صلوات بر محمد وآل محمد تکرار شده است.
37. کدام دعاست که با «تسبیحات اربعه» آغاز می‌شود؟
دعای عشرات با تسبیحات اربعه آغاز می‌شود.
38. وجه تسمیه دعای مشلول چیست؟
چون حضرت علی(ع) دعای مشلول را به جوانی که به واسطة گناه در حق پدر خویش شل (از ناحیه پا، فلج) شده بود آموخت، لذا نام این دعا را مشلول نهادند.
39. وجه تسمیه دعای عدلیه چیست؟
چون این دعا برای سلامت جستن از عدلیه عندالموت نافع است، لذا آنرا به این نام خواندند (عدلیه عند الموت، عدول از حق به باطل در وقت مردن است).
40. کدام دعا به دعای شبور معروف است؟ و وقت خواندن آن چه موقع است؟
دعای سمات به دعای شبّور معروف است و موقع خواندن در ساعت آخر روز جمعه است.
41. پاداش کسی که هنگام ورود به قبرستان زیارت اهل قبور را بخواند چیست؟
کسی که هنگام ورود به قبرستان، زیارت اهل قبور را بخواند خداوند ثواب 50 سال عبادت را برای او بنویسد و گناهان پنجاه ساله او و پدر و مادرش را محو گرداند.
42. کدام دعاست که بدون نقطه است؟
دعای «اللهم صل علی محمد و آل محمد» دعای بدون نقطه می‌باشد.
43. دعایی که در اکثر ادعیه ذکر شده است چیست؟
صلوات بر محمد و آل محمد در اکثر ادعیه ذکر شده است.
44. کدام دعاست که در هر روز واجب است 9 مرتبه آنرا قرائت کنیم؟
دعای «اللهم صلّ علی محمد و آل محمد» در تشهد نمازهای واجب یومیه 9 مرتبه قرائت می‌شود.
45. دعای شریف جوشن کبیر دارای چند فصل است؟
دعای جوشن کبیر دارای صد فصل می‌باشد

لطایف قرآنی

لطایف قرآنی


شیخ شرف الدین در گزینی از مولانا عضد الدین ایجی (دانشمند معروف) پرسید که خدای‌تعالی در کجای قرآن نامی از من برده است؟

مولانا پاسخ داد که در کنار علما یاد کرده است: «قل هل یستوی الذین یعلمون والذین لایعلمون؛ آیا آنان که می‌دانند با آنان که نمی‌دانند برابراند؟». (سوره زمر، آیه 9)


شخصی به نماز جماعت حاضر شد و امام جماعت سوره بقره را می‌خواند. آن شخص خسته شد و نماز را فرادا خواند و پی‌کار خود رفت. روز بعد به جماعت آمد و امام شروع کرد سوره فیل را بخواند.

نماز گزار گفت: پناه بر خدا! من که نتوانستم بر سوره بقره صبر کنم، چطور به سوره فیل توانم ایستاد؟!


در مجلس جشن شاهانه‌ای مردم یکایک وارد می‌شدند و هر کس سعی می‌کرد نزدیک پادشاه بنشیند، در این هنگام «نصراللّه» نامی کنار پادشاه نشسته بود که «فتح اللّه» نامی وارد شد و خواست بین او و شاه بنشیند در این هنگام نصراللّه گفت: خداوند در قرآن مجید ترتیب نشستن ما را معلوم کرده است آنجا که فرموده: «اذا جاء نصراللّه والفتح». پس باید بعد از من نشینی.


روزی شخصی به عیادت مریضی رفت، حال او را سخت یافت. بدو گفت:

خدا را شکر کن و حمد او را بجای آور. مریض گفت: چطور شکر کنم و حال آنکه خداوند فرموده است: «لئن شکرتم لازیدنکم…؛ اگر شکر کنید بر شما زیاد کنم». می‌ترسم شکر کنم و بیماری‌ام افزون شود.

پل صراط در جهنم

صراط

« احْشُرُوا الَّذِینَ ظَلَمُوا وَأَزْوَاجَهُمْ وَمَا کَانُوا یعْبُدُونَ * مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلَى صِرَاطِ الْجَحِیمِ * وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ * مَا لَکُمْ لَا تَنَاصَرُونَ * بَلْ هُمُ الْیوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ » (الصافات/22ـ26)

«اینک‌ در موقف‌ قیامت‌ و بازپرسی‌ در حشر حاضر کنید کسانی‌ را که‌ ستم‌ کرده‌اند! و نیز جفت‌هایشان‌ را و آنچه‌ را که‌ غیر از خداوند معبود قرار دادند! و جملگی‌ را بسوی‌ صراط‌ جهنّم‌ هدایت‌ کنید! و همه‌ را در موقف‌ سؤال‌ و عرْض‌ نگاه‌ دارید؛ که‌ البتّه‌ آنها مورد سؤال‌ و بازپرسی‌ قرار می گیرند که‌: چرا شما یکدیگر را در راه‌ خدا و کمال‌ تقرّب‌ خود یاری‌ نکردید؟ و البتّه‌ همه‌ آنها در آن‌ روز به‌ حال‌ ذلّت‌ و تسلیم‌ در می‌آیند.»

در آیه‌ شریفه‌ نیز راهی‌ بسوی‌ جحیم‌ بیان‌ شده‌ است‌ و مراد از جحیم‌ همان‌ دوزخ‌ و جهنّم‌ است‌. صراط‌ بسوی‌ جهنّم‌ یکی‌ از منازلی‌ است‌ که‌ کافران‌ و ستمگران‌ در پیش‌ دارند. و راهی‌ است‌ که‌ مؤمنان‌ نیز باید از آن‌ عبور کنند و به‌ بهشت‌ بروند، و این‌ راه‌ یا روی‌ جهنّم‌ و یا داخل‌ آنست‌؛ و به‌ قول‌ معروف‌ پلی‌ است‌ که‌ زده‌ می شود و از آن‌ باید عبور مردم‌ باشد. و عوام‌ آنرا پل‌ صراط‌ می گویند، و البتّه‌ این‌ تعبیر غلط‌ است‌ چون‌ پل‌ و صراط‌ یک‌ معنی‌ دارد.

ویژگی های صراط :

باید دانست‌ که‌ آیا این‌ پل‌ کجا زده‌ می شود؟ روی‌ جهنّم‌ و یا در داخل‌ آن‌؟ و آیا باید همه‌ افراد از روی‌ آن‌ عبور کنند یا بعضی‌؟ و آیا هر کس‌ بخواهد به‌ بهشت‌ برود حتماً باید از این‌ صراط‌ بگذرد یا نه‌ بهشت‌ راه‌ دیگر هم‌ دارد؟ و اصولاً حقیقت‌ صراط‌ چیست‌؟ چرا انسان‌ برای‌ اینکه‌ در بهشت‌ برود از روی‌ این‌ پل‌ باید عبور کند؟ چه‌ ملازمه‌ای‌ است‌ بین‌ بهشت‌ رفتن‌ و عبور از صراط‌ نمودن‌؟

بله؛‌ انسان‌ در دنیا قدم‌ می گذارد، خواه‌ از مکتب‌ انبیاء استفاده‌ کند و یا نکند، سیر خود را در دنیا می کند و می میرد و در باطنش‌ راهی‌ داشته‌ است‌ که‌ به‌ تربیت‌ انبیاء به‌ کمال‌ و تمام‌ رسیده‌ و یا نرسیده‌ است‌؛ بالاخره‌ در باطن‌ خود پیوسته‌ حرکت‌ و سیری‌ داشته‌ است‌. در این‌ حقیقت‌ که‌ شکّی‌ نیست‌.

این‌ راهی‌ که‌ انسان‌ در دنیا بسوی‌ خدا داشته‌ است‌، در عالم‌ قیامت‌ ظهور و بروزی‌ دارد. چون‌ تمام‌ موجودات‌ و افعال‌ این‌ عالم‌ مادّه‌ و طبع‌ و عالم‌ مُلک‌ و شهادت‌، در آن‌ عالم‌ غیب‌ و ملکوت‌ یک‌ صورت‌ ملکوتی‌ دارند. یکی‌ از چیزهائی‌ که‌ در اینجا صورت‌ مُلکی‌ دارد همین‌ سیر نفسانی‌ انسان‌ است‌ رو به‌ مبدأ خود که‌ در آنجا صورت‌ ملکوتیش‌ همان‌ صراط‌ است‌.

و شکّی‌ نیست‌ که‌ این‌ صراط‌ را انسان‌ در دنیا داشته‌ است‌. و چون‌ هر کس‌ در دنیا یک‌ صراط‌ دارد، در آخرت‌ هم‌ همان‌ صراط‌ را به‌ صورت‌ ملکوتی‌ آن‌ عالم‌ دارد. و صراط‌ دنیا که‌ در عالم‌ طبع‌ و مادّه‌، در عالم‌ شهوت‌، در عالم‌ غضب‌، در عالم‌ اوهام‌ ، دنیا را اداره‌ می کند ، باید در قیامت‌ صورت‌ ملکوتی‌ که‌ بروز صورت‌ مُلکی‌ است‌ داشته‌ باشد.

بنابراین‌ تمام‌ افراد بشر که‌ در دنیا آمدند و از دنیا می روند؛ اصل‌ ظهور و بروز دنیا در قیامت‌، جهنّم‌ است‌، و راهی‌ که‌ انسان‌ از دنیا به‌ بهشت‌ دارد صراطی‌ است‌ در جهنّم‌ که‌ باید از آن‌ عبور کند و به‌ بهشت‌ برسد.

چون‌ هر چیزی‌ که‌ انسان‌ را از خدا دور کند جهنّم‌ است‌. مراد از دنیا زندگی‌ کردن‌ بر روی‌ زمین‌ نیست‌، بلکه‌ زندگی‌ کردن‌ در عالم‌ تعلّقات‌ است‌. هر فردی‌ که‌ در دنیا می‌آید تعلّقاتی‌ پیدا می کند؛ ظهور و بروز این‌ تعلّقات‌ جدا کننده و غافل‌ کنندۀ‌ از خدا در آخرت‌، جهنّم‌ است‌. در آیه‌ شریفه‌ داریم‌:

« وَیقُولُ الْإِنْسَانُ أَإِذَا مَا مِتُّ لَسَوْفَ أُخْرَجُ حَیا * أَوَلَا یذْکُرُ الْإِنْسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ وَلَمْ یکُ شَیئًا * فَوَرَبِّکَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَالشَّیاطِینَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِیا * ثُمَّ لَنَنْزِعَنَّ مِنْ کُلِّ شِیعَةٍ أَیهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمَنِ عِتِیا * ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذِینَ هُمْ أَوْلَى بِهَا صِلِیا * وَإِنْ مِنْکُمْ إِلَّا وَارِدُهَا کَانَ عَلَى رَبِّکَ حَتْمًا مَقْضِیا * ثُمَّ نُنَجِّی الَّذِینَ اتَّقَوْا وَنَذَرُ الظَّالِمِینَ فِیهَا جِثِیا » (مریم/66ـ72)

« و انسان‌ چنین‌ می گوید که‌: آیا اگر من‌ بمیرم‌ هر آینه‌ بطور یقین‌ زنده‌ از میان‌ قبر بر خواهم‌ خاست‌؟ آیا این‌ انسان‌ نمی‌داند که‌ سابقاً هیچ‌ چیز نبوده‌، و ما او را از هیچ‌ آفریده‌ایم‌؟ ای‌ پیغمبر! به‌ پروردگار تو سوگند که‌ ما انسان‌ و شیاطین‌ را محشور می‌کنیم‌ و سپس‌ همه‌ را به‌ زانو در افتاده‌ در اطراف‌ جهنّم‌ حاضر می سازیم‌، و پس‌ از آن‌ ما از هر گروه‌ و دسته‌ای‌ آن‌ کس‌ را که‌ طغیان‌ و سرکشی‌ او بر خداوند رحمن‌ شدیدتر باشد بیرون‌ می‌کشیم‌؛ و آنگاه‌ آن‌ افرادی‌ را که‌ سزاوارتر به‌ آتش‌ دوزخند البتّه‌ ما بهتر می‌شناسیم‌. و یک‌ فرد از شما نیست‌ مگر اینکه‌ وارد جهنّم‌ می شود! و این‌ حکم‌ ای‌ پیغمبر، حکم‌ حتمی‌ و قضاء لازمی‌ است‌ که‌ پروردگارت‌ بر عهدۀ خود نهاده‌ است‌! و پس‌ از ورود در جهنّم‌ ما کسانی‌ را که‌ تقوی پیشه‌ ساخته‌اند نجات‌ می دهیم‌، و ظالمان را در حالی که (از ضعف و ذلت) به زانو درآمده‌اند در آن رها می‌سازیم. »

از جمله‌ « وَإِنْ مِنْکُمْ إِلَّا وَارِدُهَا » استفاده‌ می شود که‌ تمام‌ افراد بشر بدون‌ استثناء: کافران‌، منافقان‌، مؤمنان‌، همه‌ و همه‌ وارد جهنّم‌ می شوند. از رسول‌ خدا پرسیدند: آیا شما هم‌ وارد جهنّم‌ می‌شوید؟ فرمود: آری‌، ولی‌ ما مانند برقِ خاطف‌ به‌ سرعت‌ عبور می‌کنیم‌.

وقتی‌ این‌ آیه‌ وارد شد، در روایت‌ است‌ که‌ آنقدر رسول‌ الله‌ گریه‌ کردند که‌ زمین‌‌تر شد. و بعد به‌ دنبالش‌ این‌ جمله‌ آمد: «ثُمَّ نُنَجِّی الَّذِینَ اتَّقَوْا وَنَذَرُ الظَّالِمِینَ فِیهَا جِثِیا ». چون‌ تمام‌ امّت‌ را خدا به‌ جهنّم‌ می برد، و بار تمام‌ امّت‌ به‌ دوش‌ رسول‌ خداست‌ و او حمیم‌ و دلسوز است‌ بر آنها، لذا گریه‌ می کند از روی‌ ترحّم‌.

چرا همه وارد جهنم می شوند ؟

حال‌ باید دید سرّش‌ چیست‌ که‌ همه‌ وارد جهنّم‌ می شوند؟

سرّش‌ اینست که‌ جهنّم‌ در آخرت‌ مظهر دنیاست‌ در اینجا، و انبیاء و ائمّه‌ و اولیاء هم‌ در این‌ دنیا آمدند، پس‌ همه‌ در جهنّم‌ آمدند و از این‌ جهنّم‌ باید به‌ بهشت‌ بروند. چون‌ دنیا پل‌ آخرت‌ و جهنّم‌ پل‌ بهشت‌ است‌، و رسیدن‌ به‌ بهشت‌ و مقام‌ قرب‌ حضرت‌ حقّ بدون‌ آمدن‌ در دنیا و مجاهدات‌ نفسانیّه‌ ممکن‌ نیست‌؛ پس‌ همه‌ باید در این‌ جهنّم‌ بیایند و سپس‌ خلاص‌ شوند.

مراتب عبور مردم از صراط در قیامت

«از رسول‌ خدا صلّی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ وسلّم‌ روایت‌ می کند که‌ فرمودند: مردم‌ بواسطه‌ اعمالشان‌ داخل‌ در آتش‌ می شوند و سپس‌ از آتش‌ خارج‌ می شوند؛ پس‌ اوّلِ آنان‌ به‌ سرعت‌ برق‌ چشم‌، از آن‌ گذشته‌ مانند سرعت‌ وزش‌ باد، و از آن‌ گذشته‌ مانند سرعت‌ اسب‌ تندرو در حال‌ دویدن‌، و پس‌ از آن‌ مانند شخص‌ سواره‌، و پس‌ از آن‌ مانند سرعت‌ کسی‌ که‌ می دود، و پس‌ از آن‌ مانند سرعت‌ کسی‌ که‌ راه‌ می رود.»


صراط مستقیم چیست ؟

در تفسیر علیّ بن‌ إبراهیم‌ قمّی‌ وارد است‌ که‌:

« الصِّرَاطُ أَدَقُّ منَ الشَّعْرِ وَ أَحَدٌ مِنَ السَّیْفِ.»

«پل‌ جهنّم‌ که‌ از آن‌ به‌ بهشت‌ می روند از مو باریک تر و از شمشیر برّنده‌تر است‌.»

این‌ همان‌ صراط‌ مستقیم‌ است‌ که‌ صراط‌ علیّ بن‌ أبی‌طالب‌ است‌ که‌ حقّاً چقدر باریک‌ و چه‌ اندازه‌ تیز است‌. اعمال‌ أمیرالمؤمنین‌ (علیه‌ السّلام)‌ را در نظر بگیرید! و ببینید در هر لحظه‌ در تمام‌ جهات‌ مراعات‌ کردن‌ ظاهر و باطن‌، و جمع‌ بین‌ عوالم‌، و دادن‌ حقّ هر ذی‌ حقّی‌ به‌ او، و در عالم‌ وحدت‌ رفتن‌، و احکام‌ آن‌ را با عالم‌ کثرت‌ مخلوط‌ نکردن‌، و حقّ عالم‌ کثرت‌ را ادا کردن‌، در مقام‌ عبودیّت‌ حضرت‌ حقّ عبد صرف‌ بودن‌، و آثار توحید او را در جمیع‌ عوالم‌ و در تمام‌ حرکات‌ و سکنات‌ مراعات‌ نمودن‌، و تمام‌ جهات‌ لازم‌ درجات‌ و مراتب‌ سلوک‌ و مجاهده‌ را بنحو اعلی‌ و اتمّ رعایت‌ کردن‌، آن‌ هم‌ نه‌ تنها در یک‌ لحظه‌ و دو لحظه‌ بلکه‌ در تمام‌ دوران‌ مدّت‌ حیات‌؛ چقدر لطیف‌ و عمیق‌ و دقیق‌ است‌، و چقدر برّنده‌ و دارای‌ احتیاط‌ و مراقبت‌.

و البتّه‌ به‌ مجرّد مختصر انحراف‌ انسان‌ در جهنّم‌ نمی‌افتد، ولیکن‌ حقّ آن‌ صراط‌ مستقیمی‌ که‌ به‌ این‌ دقّت‌ است‌ نیز ادا نشده‌ و به‌ قدر انحرافش‌ بهره‌ از صراط‌ مستقیم‌ کمتر دارد. و به‌ هر مقداری‌ که‌ انحراف‌ از این‌ صراط‌ بیشتر باشد خطرش‌ بیشتر است‌، و از این‌ خصوصیّتِ استقامت‌ در طریق‌ بهرۀ کمتری‌ دارد.

و البتّه‌ این‌ صراط‌ مستقیم‌ همان‌ است‌ که‌ حضرت‌ باقر (علیه‌ السّلام‌) دربارۀ‌ آن‌ می فرماید از مو باریک تر و از شمشیر تیزتر است‌. و اختلاف‌ عبور مردم‌ از آن‌ مانند برق‌ خاطف‌ و وزش‌ باد و دویدن‌ و حرکت‌ سواره‌ و حرکت‌ پیاده‌، به‌ همان‌ درجه‌ اختلاف‌ رویّه‌ و سلوک‌ آنها‌ است‌.

و حقیقت‌ مطلب‌ اینست که‌ انسان‌ باید در دنیا زندگی‌ کند، و از آن‌ برای‌ عوالم‌ دیگر بگذرد و عبور کند. اگر همان طور که‌ انبیاء و ائمّۀ‌ طاهرین‌ زندگی‌ کردند توأم‌ با صدق‌ و امانت‌ و توحید باشد، خوب‌ عبور می کند؛ و گرنه‌ نه‌. صراط‌ همان‌ صورت‌ واقعی و حقیقی انسانیّت‌ است‌؛ و حقیقت‌ آن‌ صورت‌، مسیر و راه‌ علیّ بن‌ أبی‌طالب‌ است‌. أمیرالمؤمنین‌ علیه‌ السّلام‌ در دنیا زراعت‌ کرد، باغ‌ تهیّه‌ کرد، قنات‌ جاری‌ کرد، نخلستان‌ ایجاد کرد، ولی‌ آلوده‌ نشد. ازدواج‌ کرد، و فرزندان‌ آورد، آلوده‌ نشد. حکومت‌ نمود و آلوده‌ نشد.

این‌ غیر از اقسام‌ کارهای‌ مردم‌ است‌. أمیرالمؤمنین‌ از این‌ اعمال‌ جز نفس‌ عمل‌ غرضی‌ و مقصدی‌ نداشت‌. جز خدا نیّتی‌ نداشت‌. مردم‌ برای‌ نیّت‌ها انجام‌ می دهند، و این‌ همان‌ مَفْرق‌ طُرق‌ اولیاء خدا با سایر افراد مردم‌ است‌؛ اولیای‌ خدا کارشان‌ رنگ‌ خدائی‌ دارد و هیچ‌ رنگی‌ از آن‌ نیکوتر نیست‌.

افرادی‌ که‌ تسلیم‌ محض‌ خدا و رسول‌ باشند، و در مرافعات‌ و مخاصمات‌ خود فقط‌ به‌ رسول‌ الله‌ رجوع‌ نموده‌ و حکم‌ آن‌ حضرت‌ را از جان‌ ودل‌ بپذیرند، آنان‌ مؤمن‌ حقیقی‌ بوده‌ و خداوند می فرماید:

« وَإِذًا لَآتَینَاهُمْ مِنْ لَدُنَّا أَجْرًا عَظِیمًا * وَلَهَدَینَاهُمْ صِرَاطًا مُسْتَقِیمًا » (النساء/67ـ68)

«و در آن‌ وقت‌ بنابراین‌ ما از نزد خود به‌ آنها مزد عظیمی‌ می دهیم‌ و هر آینه‌ آنان‌ را در صراط‌ مستقیم‌ هدایت‌ می‌نمائیم‌!»

و چون‌ راهشان‌ راست‌ و استوار است‌ به‌ یک‌ لحظه‌ از این‌ طرف‌ جهنّم‌ به‌ آن‌ طرف‌ می رسند! و مانند انبیاء و اولیاء هیچ‌ آلودگی‌ ندارند‌. این‌ لازمه‌ مقام‌ تسلیم‌ و اطاعت‌ است‌ که‌ آنان‌ را با انبیاء و اولیاء معیّت‌ می دهد و همنشین‌ می کند و از صراط‌ مستقیم‌ برخوردار می‌نماید. و این‌ همان‌ صراطی‌ است‌ که‌ ما در شبانه‌ روز چندین‌ مرتبه‌ می‌گوئیم‌: « اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ » ، و هدایت‌ به‌ آن‌ را به‌ تمام‌ معنی‌ از خداوند تقاضا می‌نمائیم‌!

دل نوشته احسان | 23:49 - 89/10/02

۱۲ راهکار برای یادگیری بهتر درس عر بی

                         باسمه تعالی                      

     (( 12 راهکار برای یادگیری بهتر درس عربی )) 

 

۱- توجه کنیم که عربی زبانی است که خداوند برای سخن گفتن با بندگانش برگزیده و اولیای دینش را نیز از میان مردمان عرب زبان انتخاب کرده است.

۲-  به زبان عربی به عنوان زبان دینمان علاقه مند باشیم  و با معلم عربی ارتباطی صمیمی برقرار کنیم.

۳. یکی از عوامل مؤثر در یادگیری، انجام پیش مطالعه است؛ یعنی مطالعه درسی که هنوز تدریس نشده است.

۴- یادگیری کلمات جدید هر درس، نقش بسیار مؤثری در فراگیری درس دارد. ترجمه متن درس و ترجمه جملات مربوط به تمرین ها در گرو دانستن معانی این کلمات است.

۵- خواندن متن عربی درس و صحیح خوانی آن؛ هر قدر متن درس بیشتر خوانده شود، در یادگیری مؤثرتر است.

۶-  برای ترجمه هر درس به فارسی لازم است معنای کلمات قبلی را نیز بدانیم. بنابراین، بهترین کار مراجعه به کلمات درس های قبلی و یا حتی کتاب های پایه قبل است.

۷- سعی کنید جملات را به فارسی روان ترجمه کنید و از حفظ کردن معنای جملات بدون دانستن معانی یکایک کلمات خودداری کنید. بدانید که حفظ معنای جملات سنگین تر از حفظ کردن واژه هاست. بنابراین، از حفظ کردن جملات خودداری کنید.

۸- هنگام مطالعه و تمرین برای یادگیری، عبارات را در ذهن خود ترجمه کنید و سپس برای اطمینان از پاسخ صحیح، به پاک نویس خود مراجعه کنید. در صورت داشتن خطا، ترجمه درست را در خاطر بسپارید.

۹- پس از مطالعه متن و ترجمه آن و مطالعه قواعد، به حل تمارین بپردازید. در این  صورت، ملاحظه خواهید کرد که تمارین چقدر ساده اند!

۱۰- از نوشتن ترجمه لغات بر روی کتاب خودداری کنید. در این صورت، همیشه برای پیدا کردن معنای هر لغت، از خود سؤال می کنید و بدین سان، مطالب در ذهنتان تثبیت می شوند.

۱۱- کتاب های کمک آموزشی درس عربی که متن درس ها را ترجمه کرده، پاسخ تمرین ها را در اختیار دانش آموز قرار می دهند قدرت تفکر را از شما می گیرند؛ اما آن دسته از کتاب ها که با طرح سؤالات و پرسش های گوناگون، موجد تفکر در شما می شوند مفیدند. در انتخاب کتاب های کمک درسی دقت کنید.

۱۲- قواعد درس را به طور مستقیم از کتاب مطالعه کنید، اما توجه داشته باشید که غالبا معلمان به شیوه های ابتکاری خود مطالب را در اختیار دانش آموزان قرار می دهند. بنابراین، فقط به مطالعه شخصی خود از کتاب اکتفا نکنید، به تدریس معلم نیز خوب توجه کنید.