نشا نه ای دیگر از معجزات حدا

به دنبال نبش قبر مشخص شد
کتاب و پیکر آیت الله قزوینی پس از 17 سال مثل روز اول

پیکر آیت الله آقا سید محمد کاظم قزوینی به همراه کتاب روی سینه اش «فاطمه الزهراء من المهد الی اللحد؛ فاطمه زهرا از ولادت تا شهادت» پس از 17 سال، سالم از قبر خارج شد.
آیت الله سید محمد باقر فالی در گفت وگو با خبرنگار فارس در خرمشهر با بیان این مطلب اظهار داشت: مرحوم آیت الله آقا سید محمد کاظم قزوینی از منبری ها و نویسندگان مهم حوزه علمیه کربلای معلا بودند. ایشان فرزند مرحوم آیت الله العظمی آقا سید ابراهیم قزوینی هستند که در سن کودکی پدرشان را از دست داده و یتیم شده و در دامان مرحوم عمویشان آیت الله سید صادق قزوینی پدر آیت الله سید مرتضی قزوینی که هم اکنون امام جماعت حرم امام حسین(ع) هستند، پرورش یافت.
وی خاطرنشان کرد: آن مرحوم در کنار خدمت به منبر اهل بیت(ع)، کتاب های متعددی تألیف کرده اند که از جمله آن «الامام علی من المهد الی اللحد»، «فاطمه الزهرا من المهد الی اللحد»، «الامام جواد من المهد الی اللحد»، «الامام هادی من المهد الی اللحد»، «الامام العسکری من المهد الی اللحد» و همچنین «الامام المهدی من المهد الی الظهور» است.
آیت الله فالی در ادامه با یادآوری اینکه «این عالم ربانی با توجه به دست و پنجه نرم کردن با بیماری سرطان حنجره، 17 سال پیش در شهر مقدس قم دار فانی را وداع گفت تصریح کرد: هفده سال پیش پس از تشییع عظیم و پرشور، پیکر مطهر آیت الله سید محمد کاظم قزوینی در حسینیه کربلایی های مقیم قم در محراب حسینیه دقیقاً زیر منبری که سال های سال عرض ارادت به اهل بیت می کرد به خاک سپرده شد.
وی ادامه داد: روی سینه آن مرحوم کتاب «فاطمه الزهرا من المهد الی اللحد؛ فاطمه زهرا از ولادت تا شهادت» را قرار داده بودند، این کتاب به زبان های مختلفی از جمله زبان فارسی ترجمه شده است. هم اکنون پس از 17 سال در پی توسعه حرم حضرت فاطمه معصومه(س) از خانواده ایشان می خواهند که حسینیه مذکور با توجه به همجواری با حرم مطهر تخریب شود، قبر ایشان نبش شد و مشاهده شد بدنشان تازه، کفن دست نخورده و سالم و کتاب فاطمه زهرا(س) از ولادت تا شهادت کماکان بر روی سینه مبارک شان قرار دارد.
به گفته این خطیب توانا و برجسته منبر اهل بیت(ع)، هم اکنون پیکر مرحوم آیت الله آقا سید محمد کاظم قزوینی موقتاً در یکی از سردخانه های شهر مقدس قم است تا ان شاءالله ترتیبات لازم برای انتقال آن به کربلای معلا فراهم شود و در کنار حرم حضرت آقا امام حسین(ع) آرام گیرد.
مرحوم آیت الله سید محمد کاظم قزوینی به سال 1348 هجری قمری در شهر مقدس کربلا در خانواده علم و تقوا چشم به جهان گشود. نسب این مرد بزرگ به حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام می رسد. وی با وجود آن که در آغاز جوانی از نعمت والدین محروم شد، با این همه در راه کسب علم و کمال از پای ننشست، پس از تکمیل سطح در حوزه علمیه کربلا سال ها در دروس خارج فقه و اصول علمای بزرگ آن سامان شرکت کرد، آنگاه از راه تألیف و خطابه و منبر و تدریس فقه و اصول و تفسیر مشغول خدمت شد.
دیری نگذشت که به واسطه امر به معروف و نهی از منکر و موضع گیری های شجاعانه وی در برابرحاکمان مستبد عراق، تحت تعقیب قرار گرفت و بارها به زندان افتاد و متحمل سخت ترین زحمات و شکنجه ها شد، حتی آخرین بار به اعدام محکوم شد که به دنبال آن پس از ماه ها زندگی مخفی از عراق خارج شد و بعد از مسافرت به چند کشور اسلامی در نهایت به ایران آمد، و بعد از عمری تلاش و جهاد و فداکاری و انجام خدمات علمی و دینی در روز سیزدهم جمادی الثانی سال 1415ه.ق در شهر مقدس قم به دیار باقی شتافت.



شهادت مظلو مانه دخت مطهره نبی اکرم برامام زمان و شیعیان داغدار ش

در سوگ ریحانه رسول خدا
صلی الله علیه و آله

 

در سوگ ریحانه رسول خدا صلی الله علیه و آله

زهرا عصاره عصمت است. زهرا، آیینه پاکی است. زهرا زلال کوثر است. ای همیشه جاری! ای بهار کوتاه! ای ترنم باران وحی! در شکوه مقام تو حیرانم که معنویت رشته‌های چادرت دست نیاز می‌آویزد و معرفت به غبار آستان خانه‌ات بوسه می‌زند. برهوت این دنیای خاکی شایان میزبانی چشمه سار همیشه جاری تو را نداشت. تو که در آیینه زخم‌ها و داغ‌ها و در هجران پدر غریبانه زیستی و در وداع شبانه‌ات با پهلویی شکسته، خانه گلین را به امید آغوش بهشتی پدر ترک گفتی...



وجود مبارک حضرت فاطمه علیهاالسلام تنها یک تفکر یا تصور یک حقیقت حیات بخش نیست. بلکه تجسمی عینی و زنده از برکت خداوند بر انسان است. اگر تا قبل از حضور ایشان در عالم خاکی انسان معناگرا مجبور بود گوشه‌هایی از نعمت یک زن مقدس را در اسطوره‌ها، الهه‌ها و افسانه‌ها جستجو کند یا متوسل به پاکدامنی حضرت مریم(ع) یا خردمندی آسیه و وفاداری سارا بشود، بعد از تجسم خاکی و عینی ایشان برای انسان کمال‌گرا یک الگوی زنده و جاوید پدید آمد و آن شخصیتی والا به نام «فاطمه» دختر رسول اکرم بود.



ای همیشه جاری! ای بهار کوتاه! ای ترنم باران وحی! در شکوه مقام تو حیرانم که معنویت رشته‌های چادرت دست نیاز می‌آویزد و معرفت به غبار آستان خانه‌ات بوسه می‌زند. برهوت این دنیای خاکی شایان میزبانی چشمه سار همیشه جاری تو را نداشت. تو که در آیینه زخم‌ها و داغ‌ها و در هجران پدر غریبانه زیستی و در وداع شبانه‌ات با پهلویی شکسته، خانه گلین را به امید آغوش بهشتی پدر ترک گفتی...



از این رو است که فاطمه علیهاالسلام را ناموس و علت هستی می‌دانند. اگر فاطمه علیهااسلام پا به جهان فانی نگذاشته بود و خاک هبوط را به قدوم خود مبارک نمی‌کرد، دیگر برای پیروانش هدفی وجود نداشت تا برای آن به شهادت برسند و جهاد کنند. جهانیان با توسل به اوست که توکل به احد را می‌آموزند و از نور هدایت ایشان است که برکت زندگی دنیایی درک می‌شود.



بنابراین بی‌دلیل نیست که بعد از درگذشت ملکوتی ایشان، بشریت، سرگشته به دنبال مرهمی است تا زخم نبود روح بخش ایشان در عالم فانی التیام یابد. از این روست که هر چه انسان برای درک حضرت فاطمه علیهاالسلام تلاش می‌کند، برکت آن بر خودش می‌تابد و این اصل وجودی نعمت فاطمه علیهاالسلام در دنیا است.



امروز هم شاهد تلاش انسان‌های پاکی هستیم که به دنبال معنویت فاطمه علیهاالسلام در رفتار روزمره خود هستند و با تذکره و یادمان‌هایی سعی دارند آوای خوش چشمه کوثر را در یادشان زنده نگه دارند تا در بهشت، حاضر در خدمت ایشان باشند.



رسول اکرم صلی الله علیه و آله روایت نموده‌اند که خدای متعال فرمود:



ای احمد! اگر تو نبودی آسمان و زمین را نمی‌آفریدم و اگر علی نبود تو را نمی‌آفریدم و اگر فاطمه نبود، شما را نمی‌آفریدم.(یعنی شمایان رمز خلقتید)(1) از امام محمدباقر علیه السلام روایت شده است که، ولادت حضرت زهرا علیهاالسلام پنج سال بعد از بعثت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سن شریف آن بانو در هنگام وفات هیجده سال و هفتاد و پنج روز بود.(2)



فاطمه علیهاالسلام را ناموس و علت هستی می‌دانند. اگر فاطمه علیهااسلام پا به جهان فانی نگذاشته بود و خاک هبوط را به قدوم خود مبارک نمی‌کرد، دیگر برای پیروانش هدفی وجود نداشت تا برای آن به شهادت برسند و جهاد کنند. جهانیان با توسل به اوست که توکل به احد را می‌آموزند و از نور هدایت ایشان است که برکت زندگی دنیایی درک می‌شود.



راز دل‌ غمین‌ فاطمه علیهااسلام



"شما ای‌ مردم‌ بر پرتگاه‌ آتش‌ بودید و از فرط‌ ذلت‌ نزد دیگران، همچون‌ جرعه ‌آبی‌ در دست‌ تشنه‌ کامی‌ یا لقمه‌ای‌ در دست‌ گرسنه‌ای‌ و یا چون‌ آتشی‌ که‌ شخص‌ مستعجلی‌ از آن‌ برگیرد. شما لگدکوب‌ و پایمال‌ بودید و از آب‌ متعفن‌ با سرگین‌ شتر می‌‌آشامیدید و از برگ‌های‌ خاک‌مال‌ و علف‌ بیابان‌ می‌خوردید. ذلیل‌ بودید و زبون‌ می‌زیستید و هر آن‌ مضطرب‌ بودید که‌ مبادا از این‌ سوی‌ یا آن‌ سوی‌ به‌ شما هجوم‌ آورند و به‌ اسارتتان‌ ببرند. شما این‌ بودید تا خداوند به‌ دست‌ محمد صلی الله علیه و آله با همه‌ آنچه‌ بر او گذشت‌ رهایتان‌ کرد. چه‌ سختی‌ها که‌ نکشید و چه‌ شکنجه‌ها که‌ ندید.



هرگاه‌ شاخی‌ از شاخ‌های‌ شیطان‌ و گردنکشی‌ از یارانش‌ سر بر می‌داشت‌ و فتنه‌ای‌ از مشرکان‌ به‌ خونخواری‌ دهان‌ می‌گشود، او برادرش‌ علی علیه السلام را در کام‌ آتش‌ رقصان‌ آن‌ و در گلوگاه‌ خطر می‌افکند و او‌ نیز، تا مغز دشمن‌ را نمی‌کوفت‌ و آتش‌ سرکش‌ فتنه‌ را به‌ آب‌ شمشیرش‌ خاموش‌ نمی‌کرد، آرام‌ نمی‌گرفت. در همه‌ این‌ مدت، علی علیه السلام در راه‌ خدا سختی‌ می‌کشید و به‌ آب‌ و آتش‌ می‌‌زد. در کار خدا از جان‌ مایه‌ می‌‌گذارد و همواره‌ به‌ رسول‌ خدا نزدیک‌ بود. در میان‌ دوستان‌ و سربازان‌ خدا وقف‌ راه‌ خدا بود و مدام‌ خود را به‌ مشقت‌ می‌انداخت. در دریای‌ رنج‌ فرو می‌رفت‌ و هرگز در راه‌ خدا به‌ ملامت‌ مردم‌ وقعی‌ نمی‌نهاد و به‌ ستوه‌ نمی‌آمد.



ولی‌ شما چه؟ در تمام‌ آن‌ روزها، در رفاه‌ و عیش‌ بودید، خوش‌ می‌گذراندید و زندگی‌ می‌کردید و بی‌درد بودید. هرگاه‌ درگیری‌ و نبرد پیش‌ می‌آمد، خود را کنار می‌کشیدید و ما را تنها می‌گذاردید و از جنگ‌ می‌گریختید.



"برای‌ تمام‌ کسانی‌ که‌ می‌خواهند الهی‌ زندگی‌ کنند، فاطمه علیهاالسلام دفاع‌ از حریم‌ ولایت‌ را، زیباتر از هر کس‌ به‌ معرض‌ نمایش‌ گذارد. خطبه‌ غَرایش‌ در مسجد مدینه، گواه‌ فصاحت‌ و بلاغت‌ بی‌نظیر آن‌ حضرت‌ است. مضامین‌ عالی‌ خطبه، اسلام‌ راستین‌ را معرفی‌ می‌کند و اهمیت‌ ولایت‌ و امامت‌ را روشن‌ می‌سازد.



... به‌ کجا می‌روید؟ چه‌ می‌کنید؟ هنوز پیکر پیامبر تازه‌ است؛ آیا می‌گویید که‌ محمد مُرد و همه‌ چیز تمام‌ شد؟ هرگز!



... هان‌ می‌بینم‌ که‌ اینک‌ باز زمین‌گیر شده‌اید و دل‌ به‌ تن ‌آسایی‌ و راحت‌ طلبی‌ و دنیا خواهی‌ داده‌اید و قصد همیشه ‌ماندن‌ در دنیا کرده‌اید و کسی‌ را که‌ به‌ قبض‌ و بسط‌ کار حکومت‌ سزاوارتر است، دور رانده‌اید و با راحتی‌ و عیاشی، خلوت‌ کرده‌اید.



... بدانید اگر همه‌ شما هم‌ کافر شوید و به‌ حق‌ پشت‌ کنید، خداوند همچنان‌ ستوده‌ است‌ و احتیاجی‌ به‌ شمایان‌ ندارد.



و بدانید آنچه‌ را که‌ اینک‌ گفتم؛ گفتم، در حالی‌ که‌ می‌دانستم‌ هرگز یاوری‌ نخواهید کرد. ولی‌ آنچه‌ گفتم‌ راز دل‌ غمین‌ من‌ بود که‌ در سینه‌ جمع‌ شده‌ و دود حزن‌ و اندوه‌ من‌ بود که‌ در دل‌ خسته‌ام‌ متراکم‌ شده‌ و آه‌ آتش ‌افروزی‌ که‌ از سینه‌ دردمند من‌ شعله‌ کشیده؛ تنها خواستم‌ با شما حجت‌ را تمام‌ کرده‌ باشم."(3)



پی‌نوشت‌ها:



1- مستدرک سفینة البحار؛ 3/334 .



2- الکافی؛1/457.



3- از سخنرانی‌ تاریخی‌ حضرت‌ فاطمه‌ زهرا علیهالسلام در مسجدالنبی، ده‌ روز پس‌ از رحلت‌ پدر (برگرفته‌ از کتاب‌ "زندگانی‌ حضرت‌ فاطمه (س)"، نوشتهِ دکتر اسماعیل‌ حسینی







 

حافظی دیگر و سندی دیگر بر جاودانگی قرآن ؛ این بار در الجزایر


اعجوبه‏های قرآنی در همه کشورهای اسلامی پیدا می‏شوند و همکاران را به شگفتی وا می‏دارند. انگار خدا می‏خواهد با نشان دادن این نشانه‏ها، تجلی و عظمت قرآن را بهتر نمایان کند. یکی از این استثناها، کودکی الجزایری است که در سه سالگی، بسیاری از سوره‏های سخت قرآن را از حفظ می‏خواند.

«فارح عبدالرحمان« که به او «کودک معجزه» لقب داده‏اند، به راحتی قرآن و احادیث نبوی را حفظ و قرائت می‏کند مادر فارح خیلی نگران کودکش بود چون که او تا پایان دو سالگی حتی یک کلمه هم بر زبان نیاورد اما وقتی پا به سه سالگی گذاشت، خیلی راحت سوره مبارکه کهف را از حفظ خواند. مادر عبدالرحمان می‏گوید: «هنگامی که باردار بودم، هر روز سوره‏های ناس و فلق و هر جمعه سوره کهف را می‏خواندم و فکر می‏کنم عنایت الهی باعث شده تا پسرم با این سن کم، حافظ سوره‏های بزرگ قرآن شود».

فارح سه ساله، تماشای شبکه‏های قرآنی و شنیدن اصوات الهی را به تماشای کارتون‏های رنگارنگ ترجیح می‏دهد و حتی هنگامی که با پدرش سوار خودرو می شود، از او می‏خواهد تا برایش قرآن پخش کند. عبدالرحمان با اینکه هنوز نمی‏تواند کلمات را به طور کامل ادا کند و خواسته‏های خود را بر زبان آورد و خواندن و نوشتن بلد نیست، به خوبی می‏تواند نام سوره‏های قرآن و آیات مربوط به آنها را تشخیص دهد. او با وجود خردسالی، احکام قرائت را رعایت می‏کند و مفید است هنگام شنیدن نام پیامبر اکرم (صلی‏الله علیه واله وسلم) صلوات بفرستد.

عبدالرحمان هر روز، هنگام بازی آیه‏هایی را که حفظ کرده زمزمه می‏کند و دنبال آن است تا آیه‏های تازه‏ای را حفظ کند. کافی است او یک آیه را یکی، دو دفعه بشنود تا همان آیه در ذهنش نقش ببندد پدر فارح می‏خواهد با فراهم کردن برنامه‏های سمعی و بصری برای فرزندش، او را در حفظ کامل قرآن یاری کند و برای بهره‏مندی از استادان مجرب به مدرسه قرآنی بفرستد تا در آینده نزدیک، شاهد باشد که پسرش از قاریان و حافظان سرشناس دنیا شده است.

برگرفته از: مجله قرانی آیه