پل صراط در جهنم

صراط

« احْشُرُوا الَّذِینَ ظَلَمُوا وَأَزْوَاجَهُمْ وَمَا کَانُوا یعْبُدُونَ * مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلَى صِرَاطِ الْجَحِیمِ * وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ * مَا لَکُمْ لَا تَنَاصَرُونَ * بَلْ هُمُ الْیوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ » (الصافات/22ـ26)

«اینک‌ در موقف‌ قیامت‌ و بازپرسی‌ در حشر حاضر کنید کسانی‌ را که‌ ستم‌ کرده‌اند! و نیز جفت‌هایشان‌ را و آنچه‌ را که‌ غیر از خداوند معبود قرار دادند! و جملگی‌ را بسوی‌ صراط‌ جهنّم‌ هدایت‌ کنید! و همه‌ را در موقف‌ سؤال‌ و عرْض‌ نگاه‌ دارید؛ که‌ البتّه‌ آنها مورد سؤال‌ و بازپرسی‌ قرار می گیرند که‌: چرا شما یکدیگر را در راه‌ خدا و کمال‌ تقرّب‌ خود یاری‌ نکردید؟ و البتّه‌ همه‌ آنها در آن‌ روز به‌ حال‌ ذلّت‌ و تسلیم‌ در می‌آیند.»

در آیه‌ شریفه‌ نیز راهی‌ بسوی‌ جحیم‌ بیان‌ شده‌ است‌ و مراد از جحیم‌ همان‌ دوزخ‌ و جهنّم‌ است‌. صراط‌ بسوی‌ جهنّم‌ یکی‌ از منازلی‌ است‌ که‌ کافران‌ و ستمگران‌ در پیش‌ دارند. و راهی‌ است‌ که‌ مؤمنان‌ نیز باید از آن‌ عبور کنند و به‌ بهشت‌ بروند، و این‌ راه‌ یا روی‌ جهنّم‌ و یا داخل‌ آنست‌؛ و به‌ قول‌ معروف‌ پلی‌ است‌ که‌ زده‌ می شود و از آن‌ باید عبور مردم‌ باشد. و عوام‌ آنرا پل‌ صراط‌ می گویند، و البتّه‌ این‌ تعبیر غلط‌ است‌ چون‌ پل‌ و صراط‌ یک‌ معنی‌ دارد.

ویژگی های صراط :

باید دانست‌ که‌ آیا این‌ پل‌ کجا زده‌ می شود؟ روی‌ جهنّم‌ و یا در داخل‌ آن‌؟ و آیا باید همه‌ افراد از روی‌ آن‌ عبور کنند یا بعضی‌؟ و آیا هر کس‌ بخواهد به‌ بهشت‌ برود حتماً باید از این‌ صراط‌ بگذرد یا نه‌ بهشت‌ راه‌ دیگر هم‌ دارد؟ و اصولاً حقیقت‌ صراط‌ چیست‌؟ چرا انسان‌ برای‌ اینکه‌ در بهشت‌ برود از روی‌ این‌ پل‌ باید عبور کند؟ چه‌ ملازمه‌ای‌ است‌ بین‌ بهشت‌ رفتن‌ و عبور از صراط‌ نمودن‌؟

بله؛‌ انسان‌ در دنیا قدم‌ می گذارد، خواه‌ از مکتب‌ انبیاء استفاده‌ کند و یا نکند، سیر خود را در دنیا می کند و می میرد و در باطنش‌ راهی‌ داشته‌ است‌ که‌ به‌ تربیت‌ انبیاء به‌ کمال‌ و تمام‌ رسیده‌ و یا نرسیده‌ است‌؛ بالاخره‌ در باطن‌ خود پیوسته‌ حرکت‌ و سیری‌ داشته‌ است‌. در این‌ حقیقت‌ که‌ شکّی‌ نیست‌.

این‌ راهی‌ که‌ انسان‌ در دنیا بسوی‌ خدا داشته‌ است‌، در عالم‌ قیامت‌ ظهور و بروزی‌ دارد. چون‌ تمام‌ موجودات‌ و افعال‌ این‌ عالم‌ مادّه‌ و طبع‌ و عالم‌ مُلک‌ و شهادت‌، در آن‌ عالم‌ غیب‌ و ملکوت‌ یک‌ صورت‌ ملکوتی‌ دارند. یکی‌ از چیزهائی‌ که‌ در اینجا صورت‌ مُلکی‌ دارد همین‌ سیر نفسانی‌ انسان‌ است‌ رو به‌ مبدأ خود که‌ در آنجا صورت‌ ملکوتیش‌ همان‌ صراط‌ است‌.

و شکّی‌ نیست‌ که‌ این‌ صراط‌ را انسان‌ در دنیا داشته‌ است‌. و چون‌ هر کس‌ در دنیا یک‌ صراط‌ دارد، در آخرت‌ هم‌ همان‌ صراط‌ را به‌ صورت‌ ملکوتی‌ آن‌ عالم‌ دارد. و صراط‌ دنیا که‌ در عالم‌ طبع‌ و مادّه‌، در عالم‌ شهوت‌، در عالم‌ غضب‌، در عالم‌ اوهام‌ ، دنیا را اداره‌ می کند ، باید در قیامت‌ صورت‌ ملکوتی‌ که‌ بروز صورت‌ مُلکی‌ است‌ داشته‌ باشد.

بنابراین‌ تمام‌ افراد بشر که‌ در دنیا آمدند و از دنیا می روند؛ اصل‌ ظهور و بروز دنیا در قیامت‌، جهنّم‌ است‌، و راهی‌ که‌ انسان‌ از دنیا به‌ بهشت‌ دارد صراطی‌ است‌ در جهنّم‌ که‌ باید از آن‌ عبور کند و به‌ بهشت‌ برسد.

چون‌ هر چیزی‌ که‌ انسان‌ را از خدا دور کند جهنّم‌ است‌. مراد از دنیا زندگی‌ کردن‌ بر روی‌ زمین‌ نیست‌، بلکه‌ زندگی‌ کردن‌ در عالم‌ تعلّقات‌ است‌. هر فردی‌ که‌ در دنیا می‌آید تعلّقاتی‌ پیدا می کند؛ ظهور و بروز این‌ تعلّقات‌ جدا کننده و غافل‌ کنندۀ‌ از خدا در آخرت‌، جهنّم‌ است‌. در آیه‌ شریفه‌ داریم‌:

« وَیقُولُ الْإِنْسَانُ أَإِذَا مَا مِتُّ لَسَوْفَ أُخْرَجُ حَیا * أَوَلَا یذْکُرُ الْإِنْسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ وَلَمْ یکُ شَیئًا * فَوَرَبِّکَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَالشَّیاطِینَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِیا * ثُمَّ لَنَنْزِعَنَّ مِنْ کُلِّ شِیعَةٍ أَیهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمَنِ عِتِیا * ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذِینَ هُمْ أَوْلَى بِهَا صِلِیا * وَإِنْ مِنْکُمْ إِلَّا وَارِدُهَا کَانَ عَلَى رَبِّکَ حَتْمًا مَقْضِیا * ثُمَّ نُنَجِّی الَّذِینَ اتَّقَوْا وَنَذَرُ الظَّالِمِینَ فِیهَا جِثِیا » (مریم/66ـ72)

« و انسان‌ چنین‌ می گوید که‌: آیا اگر من‌ بمیرم‌ هر آینه‌ بطور یقین‌ زنده‌ از میان‌ قبر بر خواهم‌ خاست‌؟ آیا این‌ انسان‌ نمی‌داند که‌ سابقاً هیچ‌ چیز نبوده‌، و ما او را از هیچ‌ آفریده‌ایم‌؟ ای‌ پیغمبر! به‌ پروردگار تو سوگند که‌ ما انسان‌ و شیاطین‌ را محشور می‌کنیم‌ و سپس‌ همه‌ را به‌ زانو در افتاده‌ در اطراف‌ جهنّم‌ حاضر می سازیم‌، و پس‌ از آن‌ ما از هر گروه‌ و دسته‌ای‌ آن‌ کس‌ را که‌ طغیان‌ و سرکشی‌ او بر خداوند رحمن‌ شدیدتر باشد بیرون‌ می‌کشیم‌؛ و آنگاه‌ آن‌ افرادی‌ را که‌ سزاوارتر به‌ آتش‌ دوزخند البتّه‌ ما بهتر می‌شناسیم‌. و یک‌ فرد از شما نیست‌ مگر اینکه‌ وارد جهنّم‌ می شود! و این‌ حکم‌ ای‌ پیغمبر، حکم‌ حتمی‌ و قضاء لازمی‌ است‌ که‌ پروردگارت‌ بر عهدۀ خود نهاده‌ است‌! و پس‌ از ورود در جهنّم‌ ما کسانی‌ را که‌ تقوی پیشه‌ ساخته‌اند نجات‌ می دهیم‌، و ظالمان را در حالی که (از ضعف و ذلت) به زانو درآمده‌اند در آن رها می‌سازیم. »

از جمله‌ « وَإِنْ مِنْکُمْ إِلَّا وَارِدُهَا » استفاده‌ می شود که‌ تمام‌ افراد بشر بدون‌ استثناء: کافران‌، منافقان‌، مؤمنان‌، همه‌ و همه‌ وارد جهنّم‌ می شوند. از رسول‌ خدا پرسیدند: آیا شما هم‌ وارد جهنّم‌ می‌شوید؟ فرمود: آری‌، ولی‌ ما مانند برقِ خاطف‌ به‌ سرعت‌ عبور می‌کنیم‌.

وقتی‌ این‌ آیه‌ وارد شد، در روایت‌ است‌ که‌ آنقدر رسول‌ الله‌ گریه‌ کردند که‌ زمین‌‌تر شد. و بعد به‌ دنبالش‌ این‌ جمله‌ آمد: «ثُمَّ نُنَجِّی الَّذِینَ اتَّقَوْا وَنَذَرُ الظَّالِمِینَ فِیهَا جِثِیا ». چون‌ تمام‌ امّت‌ را خدا به‌ جهنّم‌ می برد، و بار تمام‌ امّت‌ به‌ دوش‌ رسول‌ خداست‌ و او حمیم‌ و دلسوز است‌ بر آنها، لذا گریه‌ می کند از روی‌ ترحّم‌.

چرا همه وارد جهنم می شوند ؟

حال‌ باید دید سرّش‌ چیست‌ که‌ همه‌ وارد جهنّم‌ می شوند؟

سرّش‌ اینست که‌ جهنّم‌ در آخرت‌ مظهر دنیاست‌ در اینجا، و انبیاء و ائمّه‌ و اولیاء هم‌ در این‌ دنیا آمدند، پس‌ همه‌ در جهنّم‌ آمدند و از این‌ جهنّم‌ باید به‌ بهشت‌ بروند. چون‌ دنیا پل‌ آخرت‌ و جهنّم‌ پل‌ بهشت‌ است‌، و رسیدن‌ به‌ بهشت‌ و مقام‌ قرب‌ حضرت‌ حقّ بدون‌ آمدن‌ در دنیا و مجاهدات‌ نفسانیّه‌ ممکن‌ نیست‌؛ پس‌ همه‌ باید در این‌ جهنّم‌ بیایند و سپس‌ خلاص‌ شوند.

مراتب عبور مردم از صراط در قیامت

«از رسول‌ خدا صلّی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ وسلّم‌ روایت‌ می کند که‌ فرمودند: مردم‌ بواسطه‌ اعمالشان‌ داخل‌ در آتش‌ می شوند و سپس‌ از آتش‌ خارج‌ می شوند؛ پس‌ اوّلِ آنان‌ به‌ سرعت‌ برق‌ چشم‌، از آن‌ گذشته‌ مانند سرعت‌ وزش‌ باد، و از آن‌ گذشته‌ مانند سرعت‌ اسب‌ تندرو در حال‌ دویدن‌، و پس‌ از آن‌ مانند شخص‌ سواره‌، و پس‌ از آن‌ مانند سرعت‌ کسی‌ که‌ می دود، و پس‌ از آن‌ مانند سرعت‌ کسی‌ که‌ راه‌ می رود.»


صراط مستقیم چیست ؟

در تفسیر علیّ بن‌ إبراهیم‌ قمّی‌ وارد است‌ که‌:

« الصِّرَاطُ أَدَقُّ منَ الشَّعْرِ وَ أَحَدٌ مِنَ السَّیْفِ.»

«پل‌ جهنّم‌ که‌ از آن‌ به‌ بهشت‌ می روند از مو باریک تر و از شمشیر برّنده‌تر است‌.»

این‌ همان‌ صراط‌ مستقیم‌ است‌ که‌ صراط‌ علیّ بن‌ أبی‌طالب‌ است‌ که‌ حقّاً چقدر باریک‌ و چه‌ اندازه‌ تیز است‌. اعمال‌ أمیرالمؤمنین‌ (علیه‌ السّلام)‌ را در نظر بگیرید! و ببینید در هر لحظه‌ در تمام‌ جهات‌ مراعات‌ کردن‌ ظاهر و باطن‌، و جمع‌ بین‌ عوالم‌، و دادن‌ حقّ هر ذی‌ حقّی‌ به‌ او، و در عالم‌ وحدت‌ رفتن‌، و احکام‌ آن‌ را با عالم‌ کثرت‌ مخلوط‌ نکردن‌، و حقّ عالم‌ کثرت‌ را ادا کردن‌، در مقام‌ عبودیّت‌ حضرت‌ حقّ عبد صرف‌ بودن‌، و آثار توحید او را در جمیع‌ عوالم‌ و در تمام‌ حرکات‌ و سکنات‌ مراعات‌ نمودن‌، و تمام‌ جهات‌ لازم‌ درجات‌ و مراتب‌ سلوک‌ و مجاهده‌ را بنحو اعلی‌ و اتمّ رعایت‌ کردن‌، آن‌ هم‌ نه‌ تنها در یک‌ لحظه‌ و دو لحظه‌ بلکه‌ در تمام‌ دوران‌ مدّت‌ حیات‌؛ چقدر لطیف‌ و عمیق‌ و دقیق‌ است‌، و چقدر برّنده‌ و دارای‌ احتیاط‌ و مراقبت‌.

و البتّه‌ به‌ مجرّد مختصر انحراف‌ انسان‌ در جهنّم‌ نمی‌افتد، ولیکن‌ حقّ آن‌ صراط‌ مستقیمی‌ که‌ به‌ این‌ دقّت‌ است‌ نیز ادا نشده‌ و به‌ قدر انحرافش‌ بهره‌ از صراط‌ مستقیم‌ کمتر دارد. و به‌ هر مقداری‌ که‌ انحراف‌ از این‌ صراط‌ بیشتر باشد خطرش‌ بیشتر است‌، و از این‌ خصوصیّتِ استقامت‌ در طریق‌ بهرۀ کمتری‌ دارد.

و البتّه‌ این‌ صراط‌ مستقیم‌ همان‌ است‌ که‌ حضرت‌ باقر (علیه‌ السّلام‌) دربارۀ‌ آن‌ می فرماید از مو باریک تر و از شمشیر تیزتر است‌. و اختلاف‌ عبور مردم‌ از آن‌ مانند برق‌ خاطف‌ و وزش‌ باد و دویدن‌ و حرکت‌ سواره‌ و حرکت‌ پیاده‌، به‌ همان‌ درجه‌ اختلاف‌ رویّه‌ و سلوک‌ آنها‌ است‌.

و حقیقت‌ مطلب‌ اینست که‌ انسان‌ باید در دنیا زندگی‌ کند، و از آن‌ برای‌ عوالم‌ دیگر بگذرد و عبور کند. اگر همان طور که‌ انبیاء و ائمّۀ‌ طاهرین‌ زندگی‌ کردند توأم‌ با صدق‌ و امانت‌ و توحید باشد، خوب‌ عبور می کند؛ و گرنه‌ نه‌. صراط‌ همان‌ صورت‌ واقعی و حقیقی انسانیّت‌ است‌؛ و حقیقت‌ آن‌ صورت‌، مسیر و راه‌ علیّ بن‌ أبی‌طالب‌ است‌. أمیرالمؤمنین‌ علیه‌ السّلام‌ در دنیا زراعت‌ کرد، باغ‌ تهیّه‌ کرد، قنات‌ جاری‌ کرد، نخلستان‌ ایجاد کرد، ولی‌ آلوده‌ نشد. ازدواج‌ کرد، و فرزندان‌ آورد، آلوده‌ نشد. حکومت‌ نمود و آلوده‌ نشد.

این‌ غیر از اقسام‌ کارهای‌ مردم‌ است‌. أمیرالمؤمنین‌ از این‌ اعمال‌ جز نفس‌ عمل‌ غرضی‌ و مقصدی‌ نداشت‌. جز خدا نیّتی‌ نداشت‌. مردم‌ برای‌ نیّت‌ها انجام‌ می دهند، و این‌ همان‌ مَفْرق‌ طُرق‌ اولیاء خدا با سایر افراد مردم‌ است‌؛ اولیای‌ خدا کارشان‌ رنگ‌ خدائی‌ دارد و هیچ‌ رنگی‌ از آن‌ نیکوتر نیست‌.

افرادی‌ که‌ تسلیم‌ محض‌ خدا و رسول‌ باشند، و در مرافعات‌ و مخاصمات‌ خود فقط‌ به‌ رسول‌ الله‌ رجوع‌ نموده‌ و حکم‌ آن‌ حضرت‌ را از جان‌ ودل‌ بپذیرند، آنان‌ مؤمن‌ حقیقی‌ بوده‌ و خداوند می فرماید:

« وَإِذًا لَآتَینَاهُمْ مِنْ لَدُنَّا أَجْرًا عَظِیمًا * وَلَهَدَینَاهُمْ صِرَاطًا مُسْتَقِیمًا » (النساء/67ـ68)

«و در آن‌ وقت‌ بنابراین‌ ما از نزد خود به‌ آنها مزد عظیمی‌ می دهیم‌ و هر آینه‌ آنان‌ را در صراط‌ مستقیم‌ هدایت‌ می‌نمائیم‌!»

و چون‌ راهشان‌ راست‌ و استوار است‌ به‌ یک‌ لحظه‌ از این‌ طرف‌ جهنّم‌ به‌ آن‌ طرف‌ می رسند! و مانند انبیاء و اولیاء هیچ‌ آلودگی‌ ندارند‌. این‌ لازمه‌ مقام‌ تسلیم‌ و اطاعت‌ است‌ که‌ آنان‌ را با انبیاء و اولیاء معیّت‌ می دهد و همنشین‌ می کند و از صراط‌ مستقیم‌ برخوردار می‌نماید. و این‌ همان‌ صراطی‌ است‌ که‌ ما در شبانه‌ روز چندین‌ مرتبه‌ می‌گوئیم‌: « اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ » ، و هدایت‌ به‌ آن‌ را به‌ تمام‌ معنی‌ از خداوند تقاضا می‌نمائیم‌!

دل نوشته احسان | 23:49 - 89/10/02

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد