شعر زیارت (امام رضا)


زیارت
دوس دارم صدات کنم ، تو هم منو نیگا کنی
من تو رو نیگا کنم ، تو هم منو صدا کنی
قربون چشات برم ، از راه دوری اومدم
جای دوری نمیره ، اگه به من نگاه کنی
دل من زندونیه ، توئی که تنها می دونی
قفسو وا کنی و ، پرنده رو رها کنی
می شه کُنج حرمت ، گوشه قلب من باشه ؟
می شه قلب منو مثل گنبدت طلا کنی ؟
تو سرت شلوغه ، زیر دستیات فراوونن
از خدا می خواهم کمی ، نیگا به زیر پا کنی
تو غریب و منم غریبم ، امّا چی میشه
این دل غریبه رو ، با خودت آشنا کنی
دوس دارم تو ایوون آیینه ت صُب تا غروب
من با تو صفا کنم ، تو هم منو دعا کنی
به وفای کفترای حرمت ، منم می خوام
کفتری باشم که تنها منو هوا کنی
دلمو گره زدم به پنجره ت ، دارم میرم
دوس دارم تا من میام ، زود گره ها رو ، واکنی
صد هزار دفه م شده ، پای ضریح زار می زنم
تا دلت یه بار بسوزه ، دردامو دوا کنی
دوس دارم که از حالا ، تا صبح محشر ، همه شب
من رضا رضا بگم ، تو هم منو رضا کنی
سروده : ثابت محمودی (سهیل)
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد