فاطمه بنت الحسن(ع) مادر باقرالعلوم(ع)
تاریخ پر فراز و نشیب اسلام، بزرگان بسیاری را به عالم انسانیّت شناسانده است. این بزرگان که در منظر اهل معرفت، قدر و منزلتشان روشن است؛ فرزانگان و پرچمداران هدایت و راستیاند؛ کسانی که از سرچشمه جوشان معرفت اهل بیت(ع) سیراب شدهاند.
آنان که در سپیدههای سحر، زمزمه معرفتشان عرشیان را شیفته خلوص و صفایشان مینمود و در خلوت شبهای تارِ زندگی، اوج رضا و معنویتشان ملائکه را به تحسین وا میداشت و شبانگاهان مزرعه خلوصشان را با اشک آبیاری میکردند. آنان که گرد مکروهی نگشته و در چشمه زمزم معرفتشان صدها کرامت جوشیده است.
از جمع زنان، شخصیتهایی وجود دارد که درخشش معنویتشان در سراسر تاریخ اسلام پرتو افکنده است.
یکی از این فرزانگان دختر امام مجتبی(ع) همسر امام سجاد(ع) و مادر امام باقر(ع) است.
این بانوی کریمه، که تلألؤ معنویت او در طول تاریخِ اسلام نورافشانی کرده است، از خاندان پاک رسالت و عصمت است. و در شرافت و حیاء و عفت سرآمد زنان عصر خود بوده است. برای او اوصافی همچون: فاضله، عالمه، صالحه، صدیقه، پارسا و پرهیزگار شمردهاند.
این ریحانه امام حسن مجتبی(ع) صاحب مقامات معنوی و کرامات بوده است. به گونهای که با اشاره دستش دیوارِ در حال ریزش بین زمین و آسمان معلق ماند. مقام والای او آن چنان است که تا مرز عصمت پیش رفته است و نسبتی این چنین شایسته دارد:
دختر، همسر و مادر امام؛ کسانی که آیه تطهیر(۲) در شأن و مقامشان نازل شده است. در خانههایی زندگی میکرده که اهل آن، در عبادت، از برگزیدگان خلق بودهاند.(۳)
و از جهتی این بانوی بزرگوار، مصداقِ «ارْحام مطَهَّره» است که در زیارت وارث وارد شده است.
در صحیفه نوشته بود
سالهای اول هجرت، مدینه در اوج عزّت و سربلندی بود و عطر دلانگیز محمدی(ص) در کوچههای مدینه آکنده بود، مؤمنین هرگاه از کنار مسجد و منزل پیغمبر(ص) میگذشتند، لذت استشمام عطر محمدی(ص) را میچشیدند.
آن روزها بنیهاشم، عزیزترین خاندان مدینه بودند. همه مردم با بنیهاشم به احترام رفتار میکردند. زنان و مردان باایمان اگر لحظاتی افتخار تشرف به حضور پیامبر اکرم(ص)، دختر و داماد او را مییافتند؛ به خود میبالیدند.
آن روزها کسی تصور سالهای تلخ مدینه را در سر نداشت. هنوز ریحانه رسولاللّه(ص) در کوچههای آن شهر سیلی نخورده بود و حرمتِ دامادِ رسولاللّه(ص) را نشکسته بودند. آن روزها، با حضور رسولاللّه شیرین بود. ای کاش آن روزها هرگز تمام نمیشد، ولی افسوس ...!!
در یکی از آن روزها، جابر بنعبداللّه انصاری از کوچهای گذشت، که بوی عطر محمدی(ص) شامهاش را نوازش داد. به خانهای رسید؛ به دربِ آن نگاهی کرد؛ اما نمیدانست که آن را آتش خواهند زد! لحظاتی ایستاد و از اینکه میخواست به محضر ریحانه رسولاللّه(ص) برسد، به خود میبالید. آهسته در را کوبید، اجازه ورود خواست؛ پس از اذنِ ورود، با شادمانی به حضور دختر پیامبر(ص) راه یافت.
آن روزها، حضرت فاطمه(س) بسیار خوشحال بود، زیرا روزهای نخست ولادت امام حسن مجتبی بود. لذا از هر سو، برای عرض تبریک و اظهار ارادت، به محضرش راه مییافتند و به فیض دیدار او مباهات میکردند.
جابر در محضر زهرا(س) نشست؛ صحیفهای بسیار نورانی در دست آن حضرت مشاهده کرد. پرسید: ای سیّده زنان این صحیفهای که همراه تو میبینم، چیست؟
فرمود: اسامی ائمّهای که از نسل من هستند در آن نوشته شده. جابر صحیفه را درخواست کرد تا بخواند.
حضرت زهرا(س) فرمود: ای جابر اگر ممنوع نبود، آن را به دست تو میدادم؛ ولی دست زدن به آن جایز نیست؛ مگر برای نبی یا وصیّ نبی یا اهل بیت نبی؛ فقط اجازه داری بدون آنکه بدان دست بزنی آن را بخوانی.
جابر، اسامی ائمه(ع) را که به همراه نامهای پدران و مادران آنان در آن صحیفه نوشته بود خواند.
در قسمتی از روایت جابر چنین آمده است: ابوجعفر محمد بنعلی معروف به باقر(ع)، مادرش امعبداللّه دختر حسن بنعلی بنابیطالب است.(۴)
نامها، کنیه ها و القاب
نامها: فاطمه(۵) و زینب(۶)
کنیهها: مشهورترین کنیه مادر امام باقر(ع) «امّعبداللّه»(۷) است. کنیههای دیگر این بانو «امّالحسن»(۸) و «امّعبده»(۹) است، و به قولی به جای امّعبده، امّعبیده نیز ذکر شده است.(۱۰)
القاب: صدیقه،(۱۱) آمنه،(۱۲) تقیّه(۱۳) و مُحسنه.(۱۴)
زینبِ امام حسن(ع)
در خاندان پیامبر(ص)، پس از نام فاطمه، یکی از نامهای مورد توجه اهل بیت عصمت و طهارت(ع) برای دختران نام «زینب» بوده است.
ائمه(ع) به یاد مادر مظلومهشان، نامِ دختران خویش را بیشتر فاطمه مینهادند. و بعد از آن نام عمه بزرگوارشان «زینب» را که پیامرسان شهدای کربلا بود، برای دختران خود برمیگزیدند.
زینب، دختر امام حسن(ع)، که به حق زینب و زینت آن حضرت است، از اسامی زیبا و مبارک امّعبداللّه مادرِ امام محمدباقر(ع) است.(۱۵)
مادر امّ عبداللّه
در باره نامِ مادر فاطمه بنتالحسن با کنیه «امّعبداللّه» اقوال مختلفی در کتب تاریخی موجود است.
البته یکی از علل این اختلاف نظر، اقوال مختلفی است که در باره تعداد و اسامی دختران امام حسن(ع) وجود دارد. تعداد دختران امام حسن(ع) را یک،(۱۶) پنج و هفت نفر(۱۷) شمردهاند که اسامی آنان بنا بر گفتار شیخ مفید چنین است:
۱ـ امّالحسن
۲ـ امّالحسین
مادر این دو بانوی بزرگوار، امّبشیر دختر ابیمسعود بنعقبه بنعمرو بنثعلبه خزرجیه است.
۳ـ فاطمه بنتالحسن
مادر این بانوی گرامی، امّاسحاق دختر طلحه بنعبیداللّه التمیمی است.
۴ـ امّعبداللّه
۵ـ فاطمه
۶ـ امّسلمه
۷ـ رقیه
در بین اسامی فرزندان ائمه(ع) اسامی و القاب مشترک فراوان دیده میشود اما کمتر دیده شده که کنیه مشترک داشته باشند. بر اساس حدیث معتبر «لوح» که جابر آن را روایت کرده است، مادر امام باقر(ع) به «امّعبداللّه» مشهور بوده است. بنابراین، امّعبداللّه که در ردیف چهارم این اسامی قرار دارد مادر امام باقر(ع) بوده و نام او فاطمه است. در این صورت اسامی دختران امام حسن(ع) که به نام فاطمه بودهاند؛ سه نفرند.
اما فاطمه بنتالحسن که دارای کنیه امّعبداللّه است، همان بانوی ردیف چهارم است. این قول با نظر شیخ مفید موافق است؛ گرچه وی بدان تصریح نکرده است.
اقوال دیگر:
صاحب ریحانهالادب نام مادر این بانوی بزرگوار را «اسماء بنت عبدالرحمان بنابیبکر» میداند.(۱۸) ولی مستندی برای آن ذکر نکرده است.
صاحب کتاب حبیب السیر و برخی دیگر، نام مادر این بانوی ارجمند را «امّاسحاق» میدانند.(۱۹)
اعیانالشیعه در شرح حال «امّعبداللّه» نام مادرِ وی را «امّفروه»(۲۰) دختر قاسم بنمحمد بنابیبکر دانسته است.
با توجه به اینکه مشهور است که امّفروه دختر قاسم بنمحمد، مادرِ امام صادق(ع) است، این قول که امّفروه مادر امّعبداللّه است، صحیح نیست.
صحیحترین قول آن است که مادر این بانوی بزرگوار، کنیز بوده و با نظر شیخ مفید در ارشاد موافقت دارد.
ازدواج خجسته
ز وصلتی که چو خورشید و ماه پیوندش
به عرش بسته شده، آسمان چراغان شد
بیش از نیم قرن از هجرت تاریخی رسول اکرم(ص) به مدینه میگذشت. در آن ایام پیوندی خجسته در خاندان پاک پیامبر(ص) به وقوع پیوست.
این پیوند یکی از زیباترین رخدادهای شیرین تاریخ اسلام است. دو نسل امامت به هم رسید و از اینها فرزندانی پاک و طاهر به وجود آمد که ائمه(ع) به آن مباهات میکردند.
این پیوند مبارک که بین حضرت امام زینالعابدین(ع) و فاطمه دختر امام حسن مجتبی(ع) برقرار شد، شادی و سرور را به خاندان پاک پیامبر(ص) هدیه کرد و لبخند مسرت را بر لبان مبارک آنان نشاند.
در بیشتر کتب معتبر نوشتهاند تنها همسری که به عقد دائمی امام سجاد(ع) در آمد، فاطمه دختر امام حسن بوده است.(۲۱)
در نتیجه این ازدواج که در دوران امامت امام حسین(ع) انجام گرفت،(۲۲) پنجمین اختر آسمان امامت به موهبتی بزرگ رسید، زیرا وی نخستین امامی است که از نسل پاک امام حسن و امام حسین(ع) به وجود آمد و به سبب این کرامت به: «هاشمیٌ مِن هاشِمییّن وَ عَلَویٌّ مِنْ عَلَوییّن وَ فاطِمیٌّ مِنْ فاطِمییّن» نایل شد.(۲۳)
از آن پس امامت از نسل حسنین(ع) امتداد یافت و ائمه بعدی(ع) از امام باقر(ع) تا امام مهدی(عج) به این کرامت مفتخر شدند که از نسل سبطین پیغمبر باشند و فاطمه بنت الحسن مادر هشت امام شیعه گردید.
فروزنده مستوفی در شعر زیبایی سروده است:
به بوستان امامت گلی شکوفا شد
که نور حق ز جبینش چو مه نمایان شد
چو بود مادر او دخت مجتبی در عرش
به همسری پسر عم به عهد و پیمان شد
ز وصلتی که چو خورشید و ماه پیوندش
به عرش بسته شده آسمان چراغان شد
چو مهر و ماه قرین گشت زان دو نطفه پاک
وجود باقر از آن ظاهر و درخشان شد(۲۴)
در زیارتنامهای که از امام رضا(ع) برای خواهرش حضرت فاطمه معصومه(س) صادر شده چنین میخوانیم:
«السَّلام علیکِ یا بنْتَ الحسَنِ وَ الحسین علیهالسلام؛(۲۵)
سلام بر تو ای دختر حسن و حسین(ع)» که تصریح به این موهبت دارد.
هنگامی که فاطمه دختر امام مجتبی(ع) به وجود مبارک امام باقر(ع) حامله شد به قدری ضعیف شده بود که گاهی بیهوش میشد و به خواب میرفت. یک روز در عالم رؤیا فردی را دید که او را به فرزندی دانا و بردبار، بشارت داد. وقتی که از خواب برخاست، از جانب راست خود از کنار خانه، صدایی شنید که گوینده آن را نمیدید؛ امام سخنان او را میشنید که میگفت: حامله شدی به بهترینِ اهل زمین و بازگشت تو به سوی خیر و سعادت است و بشارت باد بر تو به فرزندی بردبار و دانا.
از آن وقت دیگر در خود ثقل و سنگینی ندید تا آنکه نه ماه از حمل او گذشت. در این ایام صدای ملائکه را در خانه خود بسیار میشنید.(۲۷)
زمان ولادت امام محمد باقر(ع) فرا رسید، مدینه در آستانه درخششی نو قرار گرفت، و امّعبداللّه در آن هنگام نوری مشاهده کرد، نوری که هیچ کس غیر از معصومین(ع) و مادران آنان، قادر به دیدن چنین نوری نیست.
هنگامی که امام محمد باقر(ع) متولد شد، روی به جانب قبله گرداند و سه مرتبه عطسه کرد، بعد از آن حمد حق تعالی را بجا آورد. در تمام آن روز و شب از صورت و دستهای امام باقر(ع) نور زردی مانند طلا ساطع میشد.(۲۸)
شاعر شیرین سخن در خصوص چگونگی رؤیای فاطمه بنتالحسن چنین سروده است:
به مادر هم بشد الهام در خواب *** که از قاصد بشارت را تو دریاب
به فرزندی شکیبا و توانا *** به دلبندی نجیب و پاک و دانا
چو شد بیدار بشنید از سوی راست *** که عالی خلقت حق چهره آراست
مَهین رخسار این پور همایون *** منوّر کرد کوه و دشت و هامون
چو این مولود پاک از آل طاها *** گرامی خلقت معبود یکتا
شبیه خاتم پیغمبرانست *** تسلیبخش روح و جسم و جان است
نهال طُهر زینالعابدین است *** گرامی نجل ختمالمرسلین است
کمال مجتبی در او نشان است *** نشان از مادر پاکش عیان است
چو اُمّش فاطمه بنت حسن بود *** ز زهدش در زمانه صد سخن بود
ز دُرج حکمت و برج ولایت *** بشد این گوهر رخشان عنایت(۲۹)
دیگر فرزند فاطمه بنت الحسن عبداللّه باهر است.
وی دارای کنیه «ابومحمّد» و معروف به «عبداللّه باهر» از برادرش امام محمد باقر(ع) بزرگتر بوده است و کنیه امّعبداللّه که فاطمه بنت الحسن مادر بزرگوار آن جناب بدان مشهور است، به مناسبت نام برادرش عبداللّه است.
وی به دلیل حُسن جمال و درخشندگی رخسار «باهر» لقب گرفت.(۳۰)
عبداللّه باهر، متولی اوقاف پیغمبر(ص)(۳۱) بود و سپس به تولیت اوقاف امیر مؤمنان(ع) رسید.(۳۲)
مدت عمر عبداللّه باهر ۵۷ سال بوده است.(۳۳) مورخان بدون هیچ اختلافی این دو تن را از فرزندان «امّعبداللّه» شمردهاند، اما منابع بسیاری تعداد فرزندان امّعبداللّه را چهار پسر شمردهاند و نام دو تن دیگر را حسن و حسین گفتهاند و نقل شده که این دو در کودکی درگذشتهاند.(۳۴)
بانوی صاحب کرامت
مادر گرامی امام محمد باقر(ع) زنی نمونه و ممتاز و صاحب کرامت بود. کرامت در لغت به بزرگی، عزّت و بزرگواری معنی شده است و در اصطلاح امر خارقالعادهای است که خداوند جهت گرامیداشت دوستان خاصّ و خالص خویش به آنان اعطاء نموده و فرق آن با معجزه آن است که معجزه برای اثبات نبوت یا امامت است ولی کرامت چنین نیست.(۳۵)
کرامتِ بزرگی که از این بانوی بزرگوار صادر شده، شگفتانگیز و شنیدنی است. امام محمد باقر(ع) فرزند شایسته آن بانوی باشرافت میفرماید:
«کانَتْ اُمِّی قاعِدَهً عِنْدَ جِدارٍ فَتَصَدَّعَ الجِدار وَ سَمِعْنا هِدِّهً شَدیْدهً فَقالَتْ بِیَدِها: لا وَ حقَّ المُصْطَفی ما اَذِنَ اللّهُ لَکَ فِی السُّقُوطْ، فَبَقِیَ مُعَلَّقا فِی الْجوِّ حَتّی جازَتْهُ، فَتَصَدَّقَ أبی عَنْها بِمَائَه دِیْنارٍ؛(۳۶)
مادرم کنار دیواری نشسته بود، ناگاه دیوار شکاف برداشت و صدای مهیبی به گوش رسید، مادرم با دستش اشاره کرد و گفت: نه، به حقّ مصطفی. خداوند به تو اجازه فرو افتادن ندهد. پس دیوار در هوا معلق ماند، تا آنگاه که از کنار آن گذشت. پس پدرم (امام سجاد(ع))(۳۷) به سبب دفع آن خطر، صد دینار صدقه داد.»
صدیقه
یکی از ویژگیها و القاب شریف این بانوی بزرگوار «صدیقه» است. امام صادق(ع) پیشوای ششم شیعیان، روزی از جده خویش یاد نموده و در بارهاش فرمود:
«کانَتْ صِدِیْقَهً لَمْ تُدْرِکْ فِی آلِ الْحَسَنِ مِثْلُها؛(۳۸)
او زنی راستگو بود که در خاندان امام حسن زنی همانند او یافت نشد.»
در این حدیث شریف برای این بانوی گرانقدر دو ویژگی ممتاز ذکر شده است:
یکی صدیقه و دیگری نمونه و ممتاز بودن در خاندان امام حسن(ع).
در معنی صدیقه نوشتهاند که؛ زنی که در حدّ اعلی، حقّ را تصدیق کند، صدیقه میگویند.(۳۹)
«صدیقین» گروهی هستند که با انبیاء، صالحین و شهداء همراه و همقافلهاند، اینان قافلهسالار کوی الهیاند.(۴۰)
در آیه ۶۹ سوره نساء، «صدیقین» در ردیف نبیین، شهداء و صالحین قرار گرفتهاند.
مطلب دیگر که در باره صدیقین دارای اهمیت است، اینکه صدیقه را فقط صدیق غسل میدهد. این حدیث بدین معنا اشاره دارد:
مفضل بنعمر میگوید: از امام صادق پرسیدم، چه کسی حضرت فاطمه را غسل داد؟
حضرت فرمود: امیرالمؤمنین(ع) فاطمه(س) را غسل داد. مفضل میگوید این مطلب برای من سنگین به نظر رسید. امام(ع) فرمود: مثل اینکه از این خبر تعجب میکنی؟! گفتم: بله، فدایت گردم، همین طور است. حضرت فرمود: این مطلب برایت هیچ سنگین نباشد، زیرا زهرا(س) صدیقه است و صدیقه را فقط صدیق غسل میدهد، مگر نمیدانی حضرت مریم را که صدیقه بود کسی جز حضرت عیسی غسل نداد.(۴۱)
ویژگی دیگری که از سخن امام صادق(ع) برای جدهاش به دست میآید آن است که وی برگزیده زنان خاندان امام حسن(ع) است.
بانوی نیکوکار
امام صادق(ع) در جایی دیگر میفرماید: «کانَتْ مِمَنْ آمَنَتْ و آتَّقَتْ و اَحْسَنَتْ و اللّه یحب الْمُحْسِنین؛(۴۲)
او از زنان مؤمنه، پرهیزکار و نیکوکار بود و خداوند نیکوکاران را دوست دارد.»
در سایه سار کلام صادق(ع)
امام صادق(ع) در باره مادران ائمه(ع) فرمودهاند: چون یکی از مادران ائمه(ع) به یکی از ایشان حامله شود، در تمام آن روز بر او سستی و فتوری حاصل میشود مانند غش. پس مردی را در خواب میبیند که او را بشارت میدهد به فرزندی دانا و بردبار، چون از خواب بیدار میشود از جانب راست خود و از کنار خانه صدایی میشنود که میگوید:
حامله شدی به بهترین اهل زمین و بازگشت تو به سوی خیر و سعادت است و بشارت باد تو را به فرزندی بردبار و دانا. در این ایام صدای ملائکه را در خانه خود بسیار میشنود.(۴۳)
با این توصیف، مادران ائمه(ع) از جمله «امّعبداللّه» دارای مقامی بوده که لااقل در ایام حمل امام باقر(ع) صدای ملائکه را میشنیده است و این ویژگی مصداق مُحدَّثه بودن است. «محدَّثه کسی است که صدای فرشتگان را میشنود، ولی او را نمیبیند».
اگر این تعریف برای محدَّثه بودن کافی باشد این بانوی گرانقدر در زمره «محدَّثین» خواهد بود.
مُحَدِّثه
یعنی کسی که حدیثی از او صادر شده است. در کتاب «محدَّثات شیعه» از فاطمه همسر امام سجاد(ع) به نام «محدَّثه» یاد شده است.(۴۴)
گرچه در کتاب محدثات شیعه، مستندی برای احادیث این بانوی گرانقدر ذکر نشده است؛ ولی در کتاب شریف بحارالانوار، روایتی در باره علامات ظهور امام زمان(عج) از ایشان نقل شده است.
خبر از آینده
سَمعْتُ بِنْت الْحَسَنِ بنِعَلی علیهماالسلام تَقُول:
«لا یَکُونُ هذا الاَمْرُ الَّذی تَنْتَظِرُونَ حَتّی یَبْرَأ بَعْضُکُم مِنْ بَعْضٍ وَ یَلْعَن بَعْضُکُم بَعْضَا وَ یَتْفَل بَعْضُکُم فِی وَجْهِ بَعْضٍ وَ حَتّی یَشْهَدَ بَعْضُکُم بِالکُفْرِ عَلی بَعْضٍ.
قُلْتُ: ما فِی ذلِکَ الخَیْر؟
قالَ: اَلْخَیْرُ کُلُّه فِی ذلِکَ عِنَدَ ذلِکَ یَقُومُ قائِمنا فَیَرْفَعُ ذَلِکَ کُلُّه؛(۴۵)
عمیره دختر نفیل میگوید:
شنیدم که دختر حسن بنعلی(ع) فرمود:
ظهوری که منتظر آن هستید تحقق پیدا نمیکند تا آن زمان که بعضی از شما از بعضی دیگر دوری کنند و برخی از شما برخی دیگر را لعن کنند و گروهی از شما آب دهان بر صورت گروهی دیگر بیندازد؛ تا آنجا که جمعی از شما بر کفرِ جمعی دیگر شهادت دهند.
پرسیدم: در آن زمان خیر در چیست؟
فرمود: خیر تمامش در ظهور است. در آن روز قائم ما قیام میکند و تمام آن دشمنیها را از بین میبرد.»
بر اساس این حدیث شریف در باره فاطمه بنت الحسن دو نکته اهمیت دارد:
یکی آنکه طبق سند روایت، فرد یا افرادی از زنان از محضر این بانوی گرانقدر استفاده علمی و معنوی میبردهاند. چنانکه عمیره، دختر نفیل، شاگرد این بانوی بزرگوار بوده است. دیگر آنکه متن حدیث نشان از کرامت این بانوی والامقام و علم او به برخی از حوادث آینده است.
وفات
تاریخ در باره وفات و محل دفن این بانوی بزرگوار تصریح و حتی اشارهای نکرده است. البته اگر به گذشتهها بازگردیم و اوراقی از تاریخ آن عصر را مطالعه کنیم، در مییابیم که شدت اختناق بنیامیه به گونهای بوده که امروزه ما نمیتوانیم خبری از زمان یا محل وفات آن بزرگوار به دست آوریم.
________________________________________
۱ ـ تاریخ محمدی، شیخ حسن کاشی، ص۱۲۷.
۲ ـ اشاره به آیه ۲۳، سوره احزاب «انما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» ترجمه: «خدا فقط میخواهد آلودگی را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.»
۳ ـ اشاره به آیه ۳۶، سوره نور، «فی بیوتٍ اذن اللّه ان ترفع و یذکر فیها اسمه یسبح له فیها بالغدو و الاصال» ترجمه: در خانههایی که خدا رخصت داده که [قدر و منزلت [آنها رفعت یابد و نامش در آنها یاد شود. در آن [خانه]ها هر بامداد و شامگاه او را نیایش میکنند.
۴ ـ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۳۶، ص۱۹۴، ح۲.
۵ ـ اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۰ و دهها منبع دیگر.
۶ ـ اخبار الزینبات، ص۱۲۶.
۷ ـ بحارالانوار، ج۴۶، ص۲۱۵ و دایره المعارف تشیّع، ج۲، ص۵۰۴.
۸ ـ همان.
۹ ـ همان و التهذیب، ج۶، ص۷۷.
۱۰ ـ عوالم المعارف الاحوال من الآیات و الاخبار و الاقوال، ج۱۹، الامام محمد بنعلی الباقر علیهالسلام، الشیخ عبداللّه البحرانی الاصفهانی و مستدرکاتها: السیّد محمدباقر بنالمرتضی الموحد الابطحی الاصفهانی، قم، مؤسسه الامام المهدی، ۱۴۱۳ق، ص۱۶ و ۱۷.
۱۱ ـ اصول کافی، ج۱، ص۵۳۶.
۱۲ ـ تواریخ النبی و الآل، ص۹۰.
۱۳ ـ همان.
۱۴ ـ همان.
۱۵ ـ ر.ک: اخبار الزینبات، العلاّمه ابیالحسین یحیی بنالحسن بنجعفر الحجه بنعبیداللّه الاعرج بنالحسین الاصغر بنالامام السجاد علیهالسلام، نشره و قدّم له: محمد الجواد الحسینی المرعشی النجفی، ص۱۲۶ لازم به توضیح است که کتاب از منابع معتبر قرن سوم هجری است و تنها کتابی است که نام مادر امام باقر(ع) را زینب نوشته است. در کتابهای دیگر از این بانوی بزرگوار با این اسم یادی نشده است. مأخذ کتاب «الزینبات فی بیت النبوه»، نشوه علوانی، دمشق، ۱۴۱۸ که در ص۱۶۴ که از این بانو یاد نموده نیز همین کتاب «اخبار الزینبات» است.
۱۶ ـ حبیب السیر، ج۲، ص۳۲، خواند امیر، کتابفروشی خیام، ۱۳۶۲؛ ابن شهر آشوب نیز تعداد فرزندان حضرت را یک دختر و سیزده پسر شمرده است؛ حقایق پنهان، احمد زمانی، ص۳۵۸.
۱۷ ـ حبیب السیر، ج۲، ص۳۲.
۱۸ ـ ریحانهالادب، ج۸، ص۳۱۲، میرزا محمدعلی مدرس تبریزی، انتشارات خیام، ۱۳۷۴؛ دایرهالمعارف تشیّع، ج۲، ص۵۰۴، نشر شهید سعید محبّی، تهران، ۱۳۷۵.
۱۹ ـ حبیب السیر، غیاثالدین بنهمامالدین الحسینی (خواندامیر)، کتابفروشی خیام، ۱۳۶۲، ج۲، ص۳۲.
۲۰ ـ اعیانالشیعه، العلامه السیّد محسن الامین، ج۸، ص۳۹۰، همچنین در کشف الغمّه فی معرفهالائمه، العلامه المحقق ابیالحسن علی بنعیسی بنابیالفتح الاربلی، بیروت، دار الکتاب الاسلامی، ۱۴۰۱، ه••• .ق، ج۲، ص۳۳۲. مطلب فوق را آورده است ولی در پاورقی اشتباه مزبور را مرتفع نموده است. و چون مأخذ «اعیانالشیعه» هم کتاب «کشفالغمه» است، باید گفت که قول اعیانالشیعه صحیح نیست ضمنا به پاورقی کشفالغمه اشارهای نشده است.
۲۱ ـ ناسخ التواریخ امام سجاد علیهالسلام، ج۸، ص۴۰.
۲۲ ـ معصوم هفتم و هشتم، ص۵، جواد فاضل، مؤسسه مطبوعاتی علمی.
۲۳ ـ بحارالانوار، ج۴۶، ص۲۱۵، ح۱۳؛ اعیان الشیعه، العلامه السید محسن الامین، ج۸، ص۳۱۰.
۲۴ ـ رهآورد خانه خدا، فروزنده مستوفی، (درّی)، ص۳۶، ۱۳۴۹.
۲۵ ـ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۱۰۲، ص۲۶۶، ح۴؛ زیارتنامه حضرت معصومه(س) در مفاتیح الجنان.
۲۶ ـ تاریخ محمدی، ص۱۲۷.
۲۷ ـ منتهیالامال، ج۲، ص۱۷۴، اقتباس از حدیث امام صادق(ع).
۲۸ ـ همان.
۲۹ ـ انوار جاویدان، محمدحسین جلالی، [بیجا، بیتا]، ص۱۱۲.
۳۰ ـ منتهیالامال، ج۲، ص۱۰۱؛ ناسخالتواریخ امام سجاد علیهالسلام، ج۸، ص۴۰.
۳۱ ـ ناسخالتواریخ امام سجاد علیهالسلام، ج۸، ص۴۰.
۳۲ ـ همان و منتهیالامال، ج۲، ص۱۰۱؛ ریاحینالشریعه، ج۳، ص۱۶.
۳۳ ـ همان.
۳۴ ـ سلسله آل بیت النبی(ص)، ج۲، ص۴۶۴.
۳۵ ـ ر.ک: معارف و معاریف، سید مصطفی حسینی دشتی، قم، ج۸، ص۴۸۱، ۱۳۷۶ش.
۳۶ ـ اصول الکافی، بیروت، دارالاضواء، ج۱، ص۵۳۶، محمد بنیحیی عن محمد بناحمد عن عبداللّه بناحمد بنصالح بنیزید عن عبداللّه بنالمغیره عن ابوالصباح عن ابوجعفر علیهالسلام.
۳۷ ـ در کتاب زنان مرد آفرین تاریخ، ص۱۶۹، محمد محمدی اشتهاردی، قم، مؤسسه انتشارات نبوی، ۱۳۷۶، به اشتباه نام امام صادق(ع) ذکر شده است.
۳۸ ـ اصول الکافی، ج۱، ص۵۳۶.
۳۹ ـ معارف و معاریف، ج۶، ص۶۷۱، البته نقل شده که نام صدیقه را امام سجاد(ع) بر وی گذاشت. حیاهالامام محمد باقر علیهالسلام، باقر شریف القرشی، بیروت، دارالبلاغه، ج۱، ص۱۹.
۴۰ ـ زن در آیینه جلال و جمال، ص۱۶۸، آیهاللّه جوادی آملی، مرکز نشر اسراء، ۱۳۷۵ش.
۴۱ ـ جرعهای از کوثر، علیرضا سبحانینسب، ص۱۲۲، قم، ۱۳۷۵. به نقل از وسائل، ح۲۸۲۵.
۴۲ ـ تواریخ النبی و الآل، الشیخ محمدتقی تستری، ص۹۰.
۴۳ ـ منتهیالامال، حاج شیخ عباس قمی، ج۲، ص۱۷۴.
۴۴ ـ محدثات الشیعه، دکتر نهلا غروی نائینی، ص۲۴۰.
۴۵ ـ بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۱۱، ح۵۸.